خلاصة:
برهان بر دو نوع لمّ و انّ است؛ تفاوت آنها در این است که در لمّ، حدّ وسط هم علت اثبات و هم علت ثبوت نتیجه است اما در برهان انّ، حدّ وسط تنها علت اثبات نتیجه است. از آنجا که شرط برهان لمّ این است که حدّ وسط علت وجود اکبر در اصغر باشد، نه علت وجود خود اکبر، برهان لمّ به چهارگونه تقسیم میشود که نتیجه همه آنها یقین تام و زوالناپذیر است. برهان انّ به دو گونه انّ مطلق و دلیل است و اینکه این دو برهان، مفید یقین تام و زوالناپذیر نیستند، سبب نمیشود برهان شمرده نشوند. با تبیین این مباحث آشکار میشود که تقسیم مطرح از سوی فارابی درباره برهان و نیز تعریف ملاصدرا از برهان لمّ پذیرفتنی نیست. این نوشتار دربردارنده مطالب دیگر درباره ماهیت برهان لمّ و انّ است که کمتر به آنها توجه شده است: 1. التفات به اشکالاتی درباره برخی اقسام برهان و ارتباطشان با یکدیگر و پاسخ به آنها؛ 2. بیان ارتباط حدّ وسط با حدّ اصغر در برهان لمّ و انّ؛ 3. توضیح عقلی بودن حصر برهان در لمّ، انّ دلیل و انّ مطلق؛ 4. بررسی دیدگاه ملاصدرا درباره حقیقت حدّ وسط ـ یعنی موجود مجرد نوری ـ در برهان.
ملخص الجهاز:
از آنجا که شرط برهان لم این است که حد وسط علت وجود اکبر در اصغر باشد، نه علت وجود خود اکبر، برهان لم به چهارگونه تقسیم میشود که نتیجه همه آنها یقین تام و زوالناپذیر است.
ان در لغت به معنای ثبوت است (طوسی، 1375ب، ج1، ص307) و در منطق، برهان ان را از آنرو به این نام میخوانند که حد وسط تنها مفید انیت و ثبوت حکم، یعنی ثبوت اکبر برای اصغر است اما بیانگر علت ثبوت و وجود اکبر برای اصغر نیست (ابنسینا، 1375، ج1، ص306؛ طوسی، 1375الف، ص275).
همچنین قطب شیرازی در شرح حکمهالاشراق که ملاصدرا بر آن تعلیقه زده است، همانند ابنسینا تصریح دارد که در برهان لم لازم نیست حد وسط علت خود اکبر باشد، بلکه ممکن است معلول آن باشد (صدرالدین شیرازی، 1388، ج1، ص250).
به دیگر سخن، در برهان ان، حد وسط تنها علت وجود حکم در ذهن است، نه علت وجود آن در خارج و در نتیجه، این برهان مفید یقین غیر دائم و زوالپذیر است؛ زیرا یقین به دست آمده در آن، از راه سبب نیست.
بنابراین ملاک برهانی بودن قیاس آن است که حد وسط، علت تصدیق نتیجه باشد و این ویژگی در هر دو برهان ان مطلق و ان دلیل وجود دارد؛ اما اگر افزون بر آن، حد وسط علت ثبوت نتیجه در خارج نیز باشد، برهان، قویتر و از نتیجهای ضروری و زوالناپذیر برخوردار است که از آن به برهان لم یاد میکنند (حلی، 1381، ص313-314).