خلاصة:
با پیروزی انقلاب اسلامی ، تغییر اساسی در سیاست خـارجی ایـران اتفـاق افتـاد. غفلت محققان حوزة سیاست خارجی و روابط بین الملل در مطالعة نقش ماهیـت نظام سیاسی ، حوزة مطالعاتی سیاسـت خـارجی جمهـوری اسـلامی ایـران را بـا دشواری خاصی روبه رو کرده و در عین حال ضعف مفهومپردازی در این حـوزه را نیـز بـه دنبـال داشـته اسـت . بـا عنایـت بـه حـوزة تحلیـل سیاسـت خـارجی و دستاوردهای این زیرحوزة مطالعاتی ، پژوهش حاضر قصـد دارد بـه ایـن پرسـش اساسی پاسخ گوید که : الگوی تصمیم گیری سیاست خـارجی جمهـوری اسـلامی ایران چیست ؟ پاسخ به این سوال نیازمند توجه بـه سـطوح مختلـف اثرگـذار در تحلیل تصمیم گیری سیاست خارجی است که پژوهش حاضر آن را در سه سـطح تصمیم گیر، ساختار تصمیم گیری و جهت گیری تصمیم گیری سیاست خارجی بـه عنوان عناصر اصلی موثر در تصمیم گیری سیاست خارجی و نقش هر یک از آنهـا در تصمیم گیری سیاست خارجی بررسی کرده است ، به این امید که بتواند تصویر روشنی از منطق کنش و تصمیم گیری و همچنین عوامل ساختاری و نهادی موثر بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ارائه کند.
ملخص الجهاز:
"اهمیت ماهیت اسلامی بودن نظام سیاسی ، زمانی دوچندان می شود که حضـور دیـن بنا به خاستگاه و شرایط تاریخی و فرهنگی خاص نظریه های روابط بین الملل و سیاسـت خارجی و همچنین الگوهای تصمیم گیری مورد توجه قرار نگرفتـه و متغیـر تأثیرگـذاری تلقی نمی شده است (هانسون، ١٣٨٩: ٣٢)؛ بـه ایـن علـت کـه درون نظـام وسـتفالیا، یـک فرضیة وستفالیایی وجود داشت ، مبنی بر اینکه دین اساسـا امـری عرفـی اسـت و تکثـر دینی و فرهنگی با جامعة بین الملل سازگاری ندارد، بلکه بایـد آن را خصوصـی کـرد، بـه حاشیه راند و یا مغلوب کرد (هابرماس و دیگران، ١٣٨٨: ٢١- ٢٣).
دیدگاه سوم کـه به نظر می رسد با واقعیت جایگاه وزارت امور خارجه در ساختار تصمیم گیـری همخـوانی بیشتری دارد، بر این باور است که هر چند وزارت امور خارجه بیشـتر در حـوزة اجرایـی تعریف شده و مسئولیت هـا و اختیـارات وزارت امـور خارجـه در سـاختار تصـمیم گیـری سیاست خارجی ایران آشکارا تعیین و تعریف نشده است ، نقش و جایگـاه وزارت خارجـه در ساختار تصمیم گیری و نقش مؤثر این وزارتخانه در تصمیم گیری به عوامـل متعـددی از جمله ویژگی های شخصی و شخصیتی وزیـر امـور خارجـه ، توانـایی هـا و قابلیـت هـا و ظرفیت های تخصصی و کارشناسی دیپلماتها و کارشناسان وزارت امور خارجه ، کـارکرد و عملکرد مثبت و مؤثر وزارت امور خارجه در سیاست ها و اهداف نظام و میـزان صـحت تحلیل های آن از فرایند تحولات جهانی ، میزان هماهنگی و اشتراک نظر و دیـدگاه بـین وزیر امور خارجه و رییس جمهور، شـرایط سیاسـی نیروهـای داخلـی کشـور و چگـونگی توزیع و توازن قدرت و تقسیم کار میان کارگزاریهای فعال در حـوزة سیاسـت خـارجی ، درجه و سطح وحدت گفتمانی سیاست خارجی حاکم بـر وزارت خارجـه و سـایر اجـزا و ارکان تصمیم گیری و میـزان همـاهنگی و وحـدت گفتمـانی درون خـود وزارت خارجـه بستگی دارد که در صورت امکان فراهم شدن این شرایط تصمیم گیـری و تصـمیم سـازی نیز همپای اجرا در وزارت امور خارجه اهمیت می یابد (دهقانی فیروزآبادی، ١٣٨٨الف : ٢٧٢)."