خلاصة:
بررسی راه های شناخت امور فطری از موضوعاتی است که مورد توجه برخی از اندیشمندان مسلمان و فیلسوفان غرب قرار گرفته است. دکارت «وضوح و تمایز» را نشانۀ اصلی فطری بودن، و جان لاک اجماع عام، وجدان اخلاقی و اقتضای رحمت و مهربانی خدا را از جمله راههایی دانسته است که دیگران برای اثبات فطریات به آن تمسک جستهاند. اندیشمندان مسلمان برای اثبات فطریات به چهار روش تمسک میجویند: شیوۀ تجربی ـ تاریخی، شیوۀ عقلانی، شیوۀ شهودی و روش نقلی. اما به نظر میرسد که بررسی راههای شناخت و اثبات امور فطری به تفصیل و تحلیلی بسیار بیشتر از آنچه تاکنون در آثار اندیشمندان مسلمان و غرب آمده است نیاز دارد. ازاین رو، در این مقاله به ارائۀ راهکاری جدید برای اثبات امور فطری پرداختهایم.
ملخص الجهاز:
"شناسایی و اثبات این نوع فطرت در اموری که دو طرف آن در دنیا در دسترس و کنترل شدنی باشند انجامپذیر است، اما اموری که حتی یکی از دو طرف آن تنها در جهان آخرت باشد از طریق آزمایشهای تجربی ممکن نیست و نسبت به جزئیات آن حتی برهانهای عقلی کارایی ندارند، چه آنکه تشخیص همۀ زوایای فطری ساختاری انسانها تنها پس از شناخت دقیق همۀ زوایای وجود انسان و شناخت عوامل اثرگذار در تکامل آن امکانپذیر است و، بنابراین، تنها راه شناخت فطریات ساختاری و اثبات آنها برای انسانهای عادی مراجعه به راه مرجعیت دینی [یعنی محتوای دین و مذهب مقبول و شریعت دینی] است، چه آنکه براساس باورهای دینی اسلام و مبانی انسانشناسی درست، انسان موجودی مجرد و دارای سرشتی به سوی بینهایت است و اصل حیات و تکامل او مربوط به جهان آخرت است و نتایج و آثار واقعی باورها و اعمال انسان و ظهور تکامل انسانها تنها در جهان آخرت نهایی میشود شایستۀ یادآوری است در دیگر اقسام امور فطری، یعنی گرایشهای فطری و دانشهای فطری، میتوان تصور کرد که گرایش یا دانشی شهودی وجود داشته باشد اما فطری نباشد."