خلاصة:
هدف تحقیق حاضر، بررسی اثرات متقابل سطح تمرکز بازار، سودآوری، تحقیق و توسعه و تبلیغات در صنایع کارخانهای ایران است. برای این منظور دادههای فصلی صنایعکارخانهای ایران بر اساس طبقهبندی استاندارد بین المللی فعالیتهای صنعتی (ISIC)[1] جمعآوری و با استفاده از الگوی تصحیح خطای برداری (VECM)،[2] اثرات متقابل عناصر مختلف ساختاری، رفتاری و عملکردی بازار، در رشته فعالیتهای مختلف صنعتی، طی سالهای 86-1375 مورد ارزیابی قرار گرفته است. در مجموع نتایج تحقیق نشان میدهد که نوآوری و تحقیق و توسعه در صنایع کارخانهای ایران با سطح تمرکز و سودآوری صنایع در بلندمدت ارتباط دارد، اگر چه نمیتوان فرضیه عدم تاثیرگذاری تبلیغات به عنوان یک متغیر رفتاری را بر تحقیق و توسعه رد کرد. با توجه به معنیداری ضرایب تعدیل متغیرهای ساختاری و عملکردی بازار در بردار همگرایی، فرضیه برونزایی ضعیف این متغیرها را نمیتوان پذیرفت و لذا همانگونه که تمرکز و سودآوری صنایع بر تحقیق و توسعه اثر بلندمدت دارند، از این عنصر نیز در بلندمدت اثرپذیر خواهند بود. از طرف دیگر،سطح تمرکز و سودآوری میتوانند حدود50 درصد تغییرات نوآوری و تحقیق و توسعه را توضیح دهند، اما در بلندمدت سودآوری نسبت به تمرکز سهم بیشتری در توضیح این نوسانات دارد. لذا میتوان گفت که در بلندمدت عنصر عملکرد بیشترین سهم در توضیح تغییرات عنصر رفتاری بازار را دارد که با دیدگاه مکتب شیکاگو سازگارتر است.
This paper aims to investigate the interaction effects among market concentration، profitability، research and development (R&D)، and advertising in Iran’s manufacturing sector. For this purpose، the quarterly data on Iran’s manufacturing sector was gathered in ISIC (International Standard Industrial Classification) codes، then the interaction effects of structure، conduct and performance was analyzed for industrial groups by Vector Error Correction Models (VECM) over the period 1996-2007. The results show that innovation and R&D are related to concentration، profitability and advertising within industries in the long-run. On the other hand، concentration and profitability explain 50% of variations in innovation and R&D; however، profitability، as a performance indicator، has the most effect on R&D activities in long run. Therefore، our finding is in line with Chicago-U.C.L.A theory.
ملخص الجهاز:
براي اين منظور داده هاي فصلي صنايع کارخانه اي ايران بر اساس طبقه بندي استاندارد بين المللي فعاليت هاي صنعتي (ISIC)٤ جمع آوري و با استفاده از الگوي تصحيح خطاي برداري (VECM)،٥ اثرات متقابل عناصر مختلف ساختاري، رفتاري و عملکردي بازار، در رشته فعاليت هاي مختلف صنعتي، طي سالهاي ٨٦-١٣٧٥ مورد ارزيابي قرار گرفته است .
با توجه به معنيداري ضرايب تعديل متغيرهاي ساختاري و عملکردي بازار در بردار همگرايي، فرضيه برونزايي ضعيف اين متغيرها را نميتوان پذيرفت و لذا همانگونه که تمرکز و سودآوري صنايع بر تحقيق و توسعه اثر بلندمدت دارند، از اين عنصر نيز در بلندمدت اثرپذير خواهند بود.
شناخت اثرات متقابل ساختار بازار بر نوآوري وD &R ، تبيين اثرات نوآوري و تحقيق و توسعه بر جنبه هاي عملکردي بنگاه يا صنعت همانند بهرهوري، سودآوري و سهم بازاري، شناخت متغيرهاي مؤثر بر ساختار، رفتار و عملکرد بازار در قالب الگوهاي اقتصادسنجي، بخشي کوچک از دستاوردهاي اين تحقيق خواهد بود که از اين رهگذر، شناخت اين ارتباط ميتواند راهنماي سياستگذاران اقتصادي کشور در بخش هاي مختلف صنعت ، براي تدوين و ارائه بسته هاي سياستي قانونمند و منظم در جهت بهرهبرداري از ظرفيت هاي موجود بخش صنعت و حمايت کلان از اين بخش گردد.
همچنين ، اين رابطه همجمعي نشان ميدهد که نوآوري و تحقيق و توسعه در صنايع کارخانه اي ايران با سطح تمرکز و سودآوري صنايع در بلندمدت ارتباط دارد.
اين خود تأييدي بر وجود ارتباط U معکوس ميان سطح تمرکز و نوآوري و تحقيق و توسعه در صنايع کارخانه اي ايران است .
(2009) Market Structure and Innovation: A Dynamic Analysis of the Global Automobile Industry; NBER Working Papers 15959, National Bureau of Economic Research, Inc Joshi, A.
(2010) Market Structure and Innovation: A Dynamic Analysis of the Global Automobile Industry; Department of Economics, University of Toronto and NBER.