خلاصة:
از آنجایی که آلودگی محیط زیست، یک معضل اقتصادی و اجتماعی و حاصل تصمیمات
سیاستگزاران است، در این تحقیق علاوه بر متغیرهای اقتصادی از متغیرهای سیاسی و
رژیمهای حکومتی نیز برای بررسی آلودگی محیط زیست استفاده میشود. مطالعات
زیادی در خصوص ارتباط رژیمهای سیاسی مردم سالار (دموکراتیک) با پدیدههای
اجتماعی صورت گرفته است، در این تحقیق، تاثیر دموکراسی بر آلودگی محیطزیست با
استفاده از رهیافت دادههای تابلویی در سه گروه از کشورهای منتخب صادرکننده نفت
2013 تخمین زده شده است. این کشورها بر اساس رتبه شاخص - طی سالهای 1996
توسعه انسانی طبقه بندی شدهاند. نتایج نشان میدهد برای گروه اول (کشورهای با
شاخص توسعه انسانی بالا) رابطه منفی و معنادار. برای گروه دوم (کشورهای با شاخص
توسعه انسانی متوسط) رابطه مثبت و معنادار و برای گروه سوم (کشورهای با شاخص
توسعه انسانی پایین) رابطه منفی ولی بیمعنی بین شاخص دموکراسی و انتشار سرانه دی
اکسید کربن برقرار است. همچنین متغیر رشد اقتصادی برای هر سه گروه رابطه مثبت و
معنادار و متغیر بهرهوری انرژی برای هر سه گروه رابطه منفی و معنادار با انتشار گاز
دیاکسید کربن دارند.
ملخص الجهاز:
مطالعات زیادی در خصوص ارتباط رژیمهای سیاسی مردم سالار (دموکراتیک) با پدیدههای اجتماعی صورت گرفته است، در این تحقیق، تأثیر دموکراسی بر آلودگی محیطزیست با استفاده از رهیافت دادههای تابلویی در سه گروه از کشورهای منتخب صادرکننده نفت طی سالهای 1996-2013 تخمین زده شده است.
این مطالعه، Li and Reuveny Farzin and Bond Walker مدلهای حفاظت از محیطزیست و مدیریت مشارکتی منابع از بالا به پایین و همچنین ارتباط با دموکراسی از طریق افزایش پاسخگویی، توسعه و مشارکت را دنبال میکند و نشان میدهد که در کشورهای آفریقایی، فقدان نهادهای سیاسی، جامعه مدنی و شرایط اقتصادی و فرهنگی لازم برای رقابت واقعی و پاسخگویی، باعث میشود که دموکراسی به عنوان یک پوسته توخالی باشد.
6- خلاصه و نتیجهگیری با توجه به اهمیت محیطزیست و عوامل موثر بر آلودگی محیطزیست در این پژوهش عوامل اقتصادی و اجتماعی از جمله رشد اقتصادی، بهرهوری انرژی و جمعیت شهرنشین و عوامل سیاسی از قبیل حق اظهار نظر و پاسخگویی، حاکمیت قانون و دموکراسی در کشورهای منتخب صادرکننده نفت در بازه زمانی 2013-1996 مورد بررسی قرار گرفته است.
برای گروه دوم نتایج برعکس گروه اول میباشد و رابطه مثبت و معنادار بین شاخص دموکراسی و میزان آلودگی برقرار است که نشان میدهد با افزایش دموکراسی، آلودگی محیطزیست نیز افزایش مییابد که این نتیجه با مطالعات دسای (1998) و میدلارسکی (1998) مطابقت دارد.