خلاصة:
گروه داعش به عنوان نمایشی نو از بنیادگرایی اسلامی افراطی ، نقش فزاینده ای را در معادلات بین المللی کنونی ایفا می کند. از اینرو، این مسئله مطرح می باشد که آیا نظریه های مختلف روابط بین الملل از قدرت تبیین انگیزه ها ، اهداف ، رویه ها و رفتار این گروه برخوردار هستند؟ رفتارهای گروه های افراطی دینی یک فعالیت ابزاری مبتنی بر منطق خردگرایی هزینه فایده نیستند که بتوان به راحتی آنها را درک یا مدیریت کرد از طرف دیگر قاعده رفتاری آنها با بسیاری از مفروضات اصلی تئوری های روابط بین الملل سازگاری ندارد بنابراین هیچ یک از انتخاب های خردگرایانه و جریان میانه امکان تحلیل جامع را ندارند . با این حال مفاهیمی از چارچوب تحلیلی سازه انگاری با نگاه به عوامل جامعه شناختی ، هنجاری ، هویت ، فرهنگ و تاکید بر نقش گفتمان ها زمینه ی مناسب تری را برای تحلیل گروه های هویتی - ایدئولوژیکی فراهم می آورد.از جمله این مفاهیم توجه به مبانی مقوم هویت جمعی و توجه به امنیت هستی شناختی در کنار امنیت فیزیکی است که در تحلیل رفتار گروه داعش در عرصه روابط بین الملل از قدرت تبیینی بیشتری نسبت به نظریات جریان اصلی برخوردار هستند.
ملخص الجهاز:
چارچوبي نظري براي تحليل رفتار گروه داعش بهادر امينيان ١، سيد حسام الدين زماني زماني 2 تاريخ دريافت : ٩٣١٤/٣/٥ تاريخ پذيرش :٩٣١٥/٩/٩٥ چکيده گروه داعش به عنوان نمايشي نو از بنيادگرايي اسلامي افراطي، جنايت هاي بيشماري را در عراق و سوريه و ديگر کشورها به بهانه احياي خلافت اسلامي مرتکب شده است و به عنوان يک بازيگر مؤثر در روابط بين الملل نقش فزاينده اي را در معادلات بين المللي کنوني ايفا ميکند.
در اين حالت ، واکنش هاي تهاجمي يا تدافعي معطوف به احتراز از نابودي، شکل ميگيرد؛ به خطرافتادن هسته معنايي هويت جمعي به دنبال عوامل مختلفي است که در منطقه خاورميانه تقاطع تحقيرهاي تاريخي و تاريخ استعمار و استثمار، پديده جهاني شدن ، شکست فرايند دولت – ملت سازي، حکومت هاي مستبد و سکولار تحت حمايت غرب ، بحران هاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي و سياست هاي آمريکا در منطقه خاورميانه بستر مناسبي براي ظهور و بروز طيف راديکال و خشونت طلب فراهم آورده و بازيگر خطرناکي به نام داعش را وارد معادلات سياسي اين منطقه کرده اند.
اکنون پرسش اساسي آن است که آيا امکان کاربست نظريه هاي روابط بين الملل براي تحليل رفتار گروه داعش به عنوان بازيگري با نقش فزاينده در معادلات کنوني سياست و روابط بين الملل وجود دارد؟ به سخن ديگر، آيا نظريه هاي مختلف روابط بين الملل از قدرت تبيين انگيزه ها، اهداف ، رويه ها و رفتار اين گروه برخوردارند؟ از آنجاکه نظريات جريان اصلي روابط بين الملل بر نوعي تعهد به خردگرايي استوار بوده و هويت و منافع بازيگران را مفروض تعين يافته و برونزا تلقي ميکنند، توان پاسخگويي به تحولات نوظهور در عرصه روابط بين الملل در نتيجه شکل گيري و گسترش گروه هاي هويتي - ايدئولوژيک افراطي از جمله داعش را ندارند.