خلاصة:
در گذشته خراسان به لحاظ وسعت، تنوع قومی و نژادی و زبانی از چنان فراوانی برخوردار بوده که مقدسی از آن با عنوان «کشور پهناور خراسان» نام و نیشابور در خراسان سرزمینی است، که میتواند به گذشته پر شکوه و خیل دانشمندان و فرهیختگانش ببالد. نکته جالب رونق و فرهنگمداری روستاها و آبادیهای اقماری نیشابور است که به نسبت عرصه علم و ادب هم سنگ نیشابور بودهاند از جمله:توصیف روستای فوشنجان در متون و اندیشمندان منسوب به آن روستا بسیار جالب و قابل تامل است. بقایای روستای کهن فوشنجان که اکنون در وسعت زیاد برجای مانده و آثار و شواهد یک بنای نسبتا بزرگ قابلیت مطالعه، پیگردی و خوانا سازی دارد و میتواند در صورت ساماندهی جاذبهای گردشگری برای پژوهشگران باشد. در نیشابور شخصیتهای متعددی در عرصههای مختلف علمی، ادبی، تاریخی و عرفانی خوش درخشیدهاند و کسانی هم مثل «بکتاش ولی» با همه نام و آوازهای که دارند در هالهای از ابهامند و دلیل این امر شاید آن باشد که در رابطه با شخصیت و منش او تحقیق و مطالعه جامع و همه جانبه صورت نگرفته است.شناخت بیشتر و دقیق تر فوشنجان، زادگاه بکتاش ولی و معرفی شخصیت واقعی و تاثیرگذار او میتواند مریدان و دوستداران بکتاش ولی را به فوشنجان جلب نموده بر خیل جاذبههای گردشگری نیشابور بیفزاید.
ملخص الجهاز:
این روستا از قرون اولیه اسلامی در برخی متون فارسی و عربی به نامهای «بشتقان»، (مقدسی، ١٣٦١: ٤٦٣؛ لسترنج، ٤١٣:١٣٦٤، یاقوت حموی،٥٤٧:١٣٨٠)، پشتقان (بیهقی، ١٣٨٨: ٤٢٢)، «بشتنقان» (عبدالغافر فارسی،٥٢،١٩٦:١٣٦٢) «پشنگان» محمدبن منور، ١٣٦٧: ٢٦٧، ٢٦٦ـ بشتقان محمدبن منور ٢٦٧ ـ ٢٦٦، «نوشجان» (نسوی، ٨١:١٣٦٥)، «بوشنجان» موئد ثابتی، ١٨٧:١٣٥٥)، «بوشتحقان» (حمدالله مستوفی، ١٣٦٢: ٢٢٧) و امروزه در گویش محلی «پشنگه peshanga» نامیده میشود.
فوشنجان به لحاظ فراوانی آب و خرمی سرزمین و باغهای با صفای آن روستایی به غایت خوش و به منزلۀ گردشگاه و تماشاگاه اهل نیشابور بوده است (محمد بن منور، همان : ٩٨) برآوردهایی که مورخان از حدود و وسعت روستا و میزان آب رودخانه فوشنجان داشتهاند، آن را در شمار روستاهای بزرگ و معتبر نیشابور به حساب آوردهاند، روستایی که تا شهر نیشابور حدود یک فرسخ فاصله داشته است (مقدسی، همان: ٤٦٣، لسترنج، همان: ٤١٣؛ مستوفی، همان: ٢٢٧ ؛ نسوی، ١٣٦٥: ٨١؛ یاقوت حموی، ١٣٨٠: ٥٤٧)، در فوشنجان جنگی میان «یحیی بن زید بن علی الحسین (ع)» و «عمر بن زراره» والی نصربن سیار بر نیشابور روی داد و یحیی بر عمر چیره شد که «ابونصر اسماعیل بن حماد جوهری (متوفی به سال ٣٩٣ ﻫ.
در قرون اولیه اسلام و بعد از آن فوشنجان یا بشتقان زمینه و استعداد کافی برای پرورش و رشد استعدادهای معنوی و علمی داشته که در متون به برخی از آنها اشاره شده است از جمله: «ابویعقوب اسماعیل الزاهد البشتقانی» که در همان روستا زندگی کرده و در سال ٢٨٤ ﻫ.