خلاصة:
با آنکه فیلسوفان بسیاری از تقسیم علوم سخن گفتهاند اما همة آنها از تقسیم واحدی سخن بمیان نیاوردهاند. در این بین هم مقسم و هم اقسام متفاوت است. اخوانالصفا در تقسیم علوم مطلق دانش را در نظر میگیرند و در ابتدا علوم را به دو دسته صنایع علمی و صنایع عملی تقسیم میکنند؛ اما فارابی رشتههای علمی ـ و نه مطلق دانش ـ را تقسیم میکند و این علوم را براساس سودمندی، به دو بخش علوم ابزاری و غیرابزاری تقسیم میکند. در تقسیمبندی اخوانالصفا که رویکردی نوافلاطونی دارند، جایگاه نفس، سیاست، منطق و اخلاق متفاوت از جایگاه این مسائل نزد مشائیانی مانند فارابی است. مهمترین مبنای تقسیم علوم از دیدگاه اخوانالصفا، تقسیمبندی از حیث غایت است. اما فارابی همانند ارسطو، بر دو ملاک اصلی تقسیم علوم، یعنی غایت و موضوع تکیه میکند. در نوشتار حاضر، علاوه بر آنکه به بررسی تفاوت تقسیم علوم از دیدگاه اخوانالصفا و فارابی پرداخته میشود، جایگاه خاص برخی علوم نیز نزد آنها مشخص میشود.
ملخص الجهاز:
"( 221 ) این نوشتار سعی دارد که دیدگاههای نوافلاطونی اخوانالصفا و مشائی فارابی دربارة تقسیمبندی علوم را مورد بررسی و مقایسه قرار دهد و در ذیل آن به تقسیمات خاص آنها در بحث تقسیم علوم، بطور مفصل اشاره نماید.
جایگاه اخلاق نزد اخوانالصفا ممکن است پس از بیان تقسیمبندی اخوانالصفا این پرسش مطرح شود که با توجه به اینکه ملاک آنها در تقسیم علوم غایت است نه موضوع و با اینکه ایشان غایت همة علوم را سعادت و قرب الیالله میدانند، چرا در تقسیمبندی علوم از اخلاق نامی به میان نیاوردهاند؟ از نظر اخوانالصفا اخلاق، همچون خون که در رگهای آدمی جاری است، در کل فلسفه جاری است و در جای جایش به هر مناسبتی بحثی از آن پیش کشیده میشود.
بنابرین، وی نیز تقریبا همانند ارسطو، بر دو ملاک اصلی تقسیم علوم یعنی موضوع و غایت آنها تکیه میکند؛ با این تفاوت که او علاوه بر این دو ملاک، بر سودمندی علوم نیز تأکید بسیار دارد تا آنجا که در مقدمه کتاب احصاء العلوم مینویسد: «انسان بمدد این کتاب میتواند بفهمد که کدام علم، برتر است و کدام سودمندتر، کدام علم ریشهدارتر، مطمئنتر و مایهدارتر است و کدام سست بنیانتر و کممایهتر است».
بنابرین، علوم به دو دسته نظری و عملی تقسیم میشوند ـ فارابی در این ملاک نیز تابع ارسطوست ـ زیرا غایت یکی معرفت از حیث معرفت است، نه بدلیل چیز دیگری و غایت دیگری علم و عمل است."