خلاصة:
یکی از شیوه های آشنایی با آداب، رسوم وسنتهای اقوام وقبیله های گذشته، بررسی آثار ادبی بزرگی است که از آن روزگاران به یادگار مانده است. دستیابی به آیینها وباورهای مردمان اعصار پیشین، به عنوان بخشی پایدار از فرهنگ جامعه از طریق بررسی دیوان شاعران، متون ادبی واسناد تاریخی نیز امکان پذیر خواهد بود. آیینهایی همچون ازدواج، سوگواری، بازیها وسرگرمیها وجشنها وچگونگی برپایی آنها از جمله مواردی است که در این نوشتار بدانها پرداخته شده است. در این میان دیوان رودکی نیز به عنوان اثری ماندگار، تکه هایی از تاریخ دوران سامانیان را درخود دارد. از آن جا که آشنایی با وضعیت فرهنگی جامعه در روزگار رودکی ما را با حقایق بیشتری در باره روزگار زمان حیات شاعر آشنا خواهد ساخت بنابراین با چنین رویکردی اشعار این ادیب بزرگ را از دیدگاه جامعه شناختی وبا رویکرد فرهنگی مورد بررسی قرار خواهیم داد .
ملخص الجهاز:
"گرنه بد بختمی مرا که فکند به یکی جاف جاف زود غرس؟ او مرا پیـش شــیر بپسـندد من نتاوم برو نشسته مگـــس (١/٣٠-٢) ظاهرا این گونه روابط دور از احترام ، پرخاشگری وعدم اعتماد واطمینان به یکدیگر بین سایر اعضا نیز کم وبیش وجود داردکه بازتاب نا امنی عاطفی حاکم بر خانواده ها وحقـایق تلخـی اسـت کـه در روابـط عاطفی برخی از افراد جامعه - به ویژه طبقات پایین جامعه که معمولا در فقر نیز به سر می برند- به چشـم می خورد- البته تعمیم این نوع رفتارهای ناپسند به همه افراد جامعه عادلانه نخواهد بود-که رودکی گوشه ای از آنها را در شعر خویش به تصویر کشیده است .
از کــف ترکــی ســیاه چشـــم پـــری روی قامــــت چــو ســــرو وزلفکـــــــانش چوگــان (٣٥/ ٢٩-٣٠و٣٣) آری مــــرا بــــدان کــــه برخیـــــــــزم وز ز ـــــف عنبرینـــــت درآویـــــزم (٨١/٥٩) نابســــوده دو دســــت رنگــــین کــــرد نــا چشــیده بــه تــارک انــدر تاخــت (١٠/١٥) آداب میگساری؛٢ وجود روحیة خوشباشی در ایران روزگار سامانیان و توجـه پادشـاهان ایـن دوره بـه برگزاری مجالس سور وبزم که معمولا با سماع وغنا، باده نوشی وخنیاگری همراه بوده موجب شکل گیری مجالس میگساری دردربار ودر میان طبقه اشراف مـی شـود (نـاجی ، ١٣٨٦: ٢٩٧و٣٠١) بـا توجـه بـه رواج گسترده ورسمیت مذهب حنفی درآن روزگار وروا بودن شراب نوشی از دیدگاه پیروان این فرقـه تهیـه آن هم در بسیاری از شهرها معمول می گردد."