خلاصة:
آقاي روبين در مقاله «محمد» در دايره المعارف قرآن ليدن ضمن تشكيك در دريافت وحي ، منشا قصص قرآني را كتب مقدس دانسته است. وي همچنين ادعا كرده است خود پيامبر(ص) نيز در ماهيت واقعي آنچه بر او نازل شده، دچار ترديد شده است. روبين در قسمتي از مقاله اش به بحث القاي شيطان در وحي الهي اشاره كرده به مسئله عصمت پيامبر(ص) خدشه نموده است.
در اين پژوهش، بحث اقتباس قرآن از كتب پيشين مورد بررسي و نقد قرار گرفته و سستي و بي پايگي اين نظريه به اثبات رسيده است. همچنين ترديد پيامبر(ص) در ماهيت وحي و بحث القاي شيطان در وحي نقد شده است و دلايل رد آن بيان شده است.
ملخص الجهاز:
مورد پذيرش همه است و اين بدین سبب است كه معتقديم تمامي پيامبران فرستاده خداوند يكتا هستند و تعاليمشان برگرفته از يك خداست؛ بنابراين، با توجه به اينكه تعارضات قرآن و کتب پیشین از شباهت نسبي و موضعي آنها بیشتر است، این شباهت نمیتواند دلیلی برای بحث اقتباس باشد.
در ضمن، بر فرض كه صحت روايت را بپذيرم، چگونه فردي دوازده ساله كه هيچگونه آشنايي با خواندن و نوشتن نداشته است، ميتواند در عرض چند ساعت با تمامي مطالب تورات و انجيل آشنا شود و پس از بيست و هشت سال كتابي به نام قرآن بياورد در حالي كه كسي از همسفران حضرت ، جريان آموزش ايشان را گزارش نكرده است؟ نیز اگر بحيرا چنين تسلطي بر كتب مقدس پيشين داشته، چگونه هيچ شهرتي بين اهل كتاب ندارد؟ و چه طور شاگردان اين چنيني ديگري براي وي در تاريخ ذكر نشده است؟ و چه طور قريشي كه از هر وسيلهاي براي مقابله با رسالت حضرت( استفاده مينمود، هيچ اشارهاي به اين روايت نداشته است؟ اينها همه سؤالاتي است كه با اندك تأملي، واهي و بي پايه بودن اين ادعاي مستشرقين را اثبات ميكند.
دلیل بر این، آیات دیگری است که در قرآن وجود دارد و در آنها شخص پیامبر( مورد خطاب واقع شده، ولی مراد همه مردم هستند (طوسی، تبیان، بیتا: 5/ 430؛ طبرسی، مجمع البیان، 1372: 5/ 201؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، 1420: 17/ 300؛ قرطبی، الجامع، 1364: 8/ 382)؛ مثل آیه یکم سوره طلاق كه مخاطب پيغمبر( است، ولى ضمير را در «طلقتم» جمع آورده است.