خلاصة:
زمینه: رفتار شهروندی سازمانی مجموعهای از رفتارهای داوطلبانه و اختیاری است که بخشی از وظایف رسمی افراد در محیط کار نیستند، اما با این وجود، توسط آنان انجام و باعث بهبود مؤثر وظایف و نقشهای سازمان میشوند. براین اساس، سازمانها بدون تمایل داوطلبانه افراد به همکاری، قادر به توسعه اثربخشی خرد جمعی خود نیستند. امروزه رفتار شهروندی سازمانی، به عنوان رویکرد جدید مدیریت نوین نیروی انسانی در بسیاری از سازمانها مورد استفاده قرار گرفته است، که در میان اهمیت تعاملات آن با برخی از متغیرهای سازمانی دارای اهمیت فراوانی است. هدف: هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی جهت سنجش تعاملات علّی میان عوامل مؤثر بر رفتار شهروندی سازمانی در آموزش عالی بوده که بدین منظور دانشگاه مازندران به عنوان نمونه موردی در آموزش عالی مورد مطالعه قرار گرفته است. روشها: روش این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر تکنیک آزمایش و ارزیابی تصمیمگیری میباشد. متغیرهای این پژوهش شامل رهبری تحول آفرین، معنویت در محیط کار، رفتار شهروندی سازمانی، جو سازمانی و سلامت سازمانی است. جامعه آماری را خبرگان و مسئولین مرتبط با وضعیت نیروی انسانی در دانشگاه مازندران در سال 1394 تشکیل میدهند که این افراد به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب گردیدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه مقایسات زوجی جمعآوری شد. تجزیهوتحلیل دادهها نیز بر اساس تکنیک دیمتل انجام شد. یافتهها: یافتهها نشان داد که رهبری تحول آفرین در دانشگاه مازندران بهترین عامل نفوذ کننده بر متغیرها بود ، همچنین رفتار شهروندی سازمانی به عنوان متاثرترین متغیر شناخته شد. نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت که منابع انسانی هر سازمان، باارزشترین سرمایة آن محسوب میشوند و نقش تعیینکنندهای در اثربخشی آن دارند، مدیران همواره در تلاش برای بهرهگیری بهینه از این منابع بودهاند. از طرف دیگر، سازمانها بدون تمایل افراد به همکاری داوطلبانه و خودجوش، قادر به افزایش اثربخشی و بهبود عملکرد خود نیستند.