خلاصة:
در دهه هاي اخير، در پرتو تبليغات گسترده رسانه ها، در سبك هاي پوشش و لباس تغييرات شگرفي رخ داده است. تا جايي كه در بسياري از مواقع، اين تغييرات با هنجارها و ارزش هاي فرهنگي جامعه تعارض پيدا كرده است. سبك هاي پوشش در قالب سبك هاي زندگي خاص، اعم از «مصرف نشانه ها» و يا «مصرف نمايشي»، در ابعاد هويتي دختران و زنان تاثير گذاشته، مسيري آسيب زا را طي مي كند. اين مقاله، نظريه مصرف نمايشي وبلن را به عنوان تبيين كننده سبك پوشش و لباس در دنياي معاصر مورد استفاده قرار داده است تا بر اساس معيارهاي سنجش معرفت اجتماعي، (نقد منطق دروني و بيروني، اعتبار جامعه شناختي و روان شناختي، اعتبار فلسفي و اعتبار كاركردي) مورد نقد و واكاوي قرار گيرد. نتايج حاصل از معيارهاي سنجش نشان مي دهد كه نظريه مصرف نمايشي وبلن، به دليل عدم طرح جامع و مانع اهداف مورد انتظار، تمركز بر دو طبقه بالا و پايين، مصرف را مبناي هويت پنداشتن، فرض انسان منفعل و بي اراده در برابر معيارهاي نقد موفق نبوده است.
Owing to the extensive media publicity، the world has witnessed tremendous changes in the style of dress in recent decades. Insofar، most of these changes are not compatible with the norms and cultural values of society. The styles of dress in the form of a special lifestyle، such as ‘’ consumption of symbols ’’or ‘’ conspicuous consumption’’، which have influenced the different aspects of girls and women’s and identity، is moving towards a dire future. This paper sheds light on the theory of conspicuous consumption proposed by Veblen، who is responsible for modifying the style of dress in modern time، in order to analyze and criticize it according to the assessment criteria of social knowledge i.e. (criticism of internal and external logic، sociological and psychological validity، philosophical validity and functional validity). According to the results of assessment criteria، Veblen’s theory of conspicuous consumption is rendered unsuccessful because it lacks an all-embracing view about the desired aims، concentrates on the upper and lower levels، considers consumption as the basis of identity and supposes that man is passive and lacks free will before the assessment criteria.
ملخص الجهاز:
این مقاله ، نظریه مصرف نمایشی وبلن را به عنوان تبیین کنندة سـبک پوشش و لباس در دنیای معاصر مورد استفاده قرار داده است تا بر اساس معیارهای سنجش معرفت اجتماعی ، (نقد منطـق درونی و بیرونی ، اعتبار جامعه شناختی و روانشناختی ، اعتبار فلسفی و اعتبار کارکردی ) مـورد نقـد و واکـاوی قـرار گیـرد.
همزمان با مدرنیته ، نقد و بررسی نظریه مصرف نمایشی وبلن بر مبنای معیارهای سنجش معرفت اجتماعی نگرانی ای در انسان مدرن در خصوص رابطه اجتماعی او با دیگران و قضاوت آنها دربـارة خـود به وجود آمد که آرایش بدن و پوشش ظاهری ، یکی از مهم ترین عرصه های این نگرانی ها بود.
در رابطه با پیش فهم های اشتباهی که منتهی بـه ایـن نتیجـه در در همان حال تأکید می کند که کنش اقتصادی یک کنش غایتمند است ؛ بدین معنا که آدمیان همیشـه نظریه وبلن شده است که عاملیت و فاعلیت انسانها را نادیده گرفته است و آنها را در حصار رقابـت در و همه جا در پی انجام دادن چیزی هستند و هدفمند بودن آنها، می تواند عادتها و تمـایلاتشـان مصرف و چشم و هم چشمی ها قرار داد است ، باید گفت : وبلن تحت تأثیر نگرش تطوری و فیلسـوفانی را تحت تأثیر قرار دهد.
بدین سان، آموزة اصلی وبلن این است که مفروضـات علـم اقتصـاد و سـایر علـوم مفاهیمی را که در جامعه شناسی مدرن بـه آنهـا پرداختـه مـی شـود، و از مسـائل مبتلابـه جامعـه کنـونی اجتماعی ، باید با داروینیسم و فهم ما از تطور انسانی سازگار باشد (پاداش، ١٣٨٥).