خلاصة:
محله ها به عنوان يكي از عناصر اصلي مديريت شهري و نمادي از يك شهر سنتي اسلامي از گذشته تا امروز موردتوجه برنامه ريزان قرارگرفته اند. تقسيمات محله هاي شهري از دوره اسلامي تا دوره جديد دستخوش تغيير و تحول شده است. محله بندي درگذشته بر اساس شاخص هاي اجتماعي و اقتصادي صورت گرفته است و در دوران معاصر بر اساس شاخص هاي كالبدي، سياسي و اقتصادي صورت گرفته است. منطقه 1 شهر تهران نيز كه شامل روستاهاي قديمي تغيير شكل يافته و محله هاي جديد شهري است، با توجه به شرايط پيش آمده، ناشي از مرزبندي هاي جديد با مشكلاتي چون جدايي گزيني اجتماعي، تفكيك فضايي درون محله، درهم ريختگي كاربري ها و محدوديت ها و مشكلات خدمات رساني روبرو است. پژوهش حاضر با تحليل شاخص هاي تقسيمات محله اي تدوين شده است. روش بكار گرفته شده توصيفي- تحليلي است كه از روش چندمعياره (تاپسيس) جهت مرزبندي محلات موردمطالعه استفاده شده است. نتايج حاصل از مدل تاپسيس منعكس كننده اين مطلب است كه در بين مولفه هاي موردسنجش در بين دو گروه ساكنان محله و مسئولان، ويژگي اجتماعي و فرهنگي بيشترين نقش را در مرزبندي محلات داشته است تلفيق آن ها با شاخص هاي سياسي، اداري، كالبدي و اقتصادي كه كارايي بيشتري در مرزبندي محلات به همراه خواهد داشت. در نتيجه شاخص هاي مورد ارزيابي با در نظر گرفتن شرايط بومي، تاكيد بر عناصر طبيعي محلات، ويژگي هاي مشترك فرهنگي ساكنان، ويژگي هاي اجتماعي و اقتصادي محلات، منافع مشترك مادي و معنوي با توجه به نشانه هاي هويت زا و با در نظر گرفتن مشاركت مردم در تعيين حدود محله حائز اهميت است.محله ها به عنوان يكي از عناصر اصلي مديريت شهري و نمادي از يك شهر سنتي اسلامي از گذشته تا امروز موردتوجه برنامه ريزان قرارگرفته اند. تقسيمات محله هاي شهري از دوره اسلامي تا دوره جديد دستخوش تغيير و تحول شده است. محله بندي درگذشته بر اساس شاخص هاي اجتماعي و اقتصادي صورت گرفته است و در دوران معاصر بر اساس شاخص هاي كالبدي، سياسي و اقتصادي صورت گرفته است. منطقه 1 شهر تهران نيز كه شامل روستاهاي قديمي تغيير شكل يافته و محله هاي جديد شهري است، با توجه به شرايط پيش آمده، ناشي از مرزبندي هاي جديد با مشكلاتي چون جدايي گزيني اجتماعي، تفكيك فضايي درون محله، درهم ريختگي كاربري ها و محدوديت ها و مشكلات خدمات رساني روبرو است. پژوهش حاضر با تحليل شاخص هاي تقسيمات محله اي تدوين شده است. روش بكار گرفته شده توصيفي- تحليلي است كه از روش چندمعياره (تاپسيس) جهت مرزبندي محلات موردمطالعه استفاده شده است. نتايج حاصل از مدل تاپسيس منعكس كننده اين مطلب است كه در بين مولفه هاي موردسنجش در بين دو گروه ساكنان محله و مسئولان، ويژگي اجتماعي و فرهنگي بيشترين نقش را در مرزبندي محلات داشته است تلفيق آن ها با شاخص هاي سياسي، اداري، كالبدي و اقتصادي كه كارايي بيشتري در مرزبندي محلات به همراه خواهد داشت. در نتيجه شاخص هاي مورد ارزيابي با در نظر گرفتن شرايط بومي، تاكيد بر عناصر طبيعي محلات، ويژگي هاي مشترك فرهنگي ساكنان، ويژگي هاي اجتماعي و اقتصادي محلات، منافع مشترك مادي و معنوي با توجه به نشانه هاي هويت زا و با در نظر گرفتن مشاركت مردم در تعيين حدود محله حائز اهميت است.