خلاصة:
با توجه به پيشرفت هاي چشمگير در فناوري هاي فضايي و افزايش رقابت بين قدرت هاي فضايي در دهه هاي اخير، بر اهميت حقوق بين الملل فضا نيز افزوده شده و مطالعات مختلف در اين زمينه رو به گسترش است. امروزه تقريباً همه قدرت هاي بزرگ برنامه هاي فضايي خود را با جديت فراوان دنبال كرده و برخي از كشورهاي در حال توسعه نيز وارد اين عرصه شده اند و تكثير فعاليت هاي فضايي، به ويژه در بعد نظامي، را شاهد هستيم. نظامي شدن هر چه بيشتر فضا و تشديد مسابقه فضايي بين قدرت هاي فضايي واقعيتي است كه نمي توان آن را ناديده گرفت. بي ترديد، به تدريج مسائل بين المللي و اختلافات جدي بين كشورها در اين زمينه افرايش خواهد يافت و بنابراين، از حقوق بين الملل انتظار بيشتري وجود دارد تا به نحوه بهره برداري از فضاي ماوراي جو سروسامان ببخشد؛ امري كه با خلاهاي كنوني رژيم حقوقي فضا با تنگناهاي بزرگي مواجه است. كتابي كه در دست بررسي است به خوبي اين موضوع بسيار مهم و جديد را مورد مطالعه قرار داده است.
ملخص الجهاز:
بعدا با تشکیل کمیته بهرهبرداری صلحآمیز از فضای ماورای جو (کوپوس) گامهای جدیتری برای توسعه حقوق فضا برداشته شد و دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ عصر طلایی حقوق فضا نامیده شد؛ چون بهجز تصویب قطعنامههای مختلف مجمع عمومی در زمینه نحوه استفاده از فضا، پنج معاهده اصلی در زمینه حقوق فضا نیز تدوین و تصویب شد، ولی در همین عصر طلایی نیز بسیاری از مسائل اساسی مربوط به حقوق فضا لاینحل باقی ماند و بعدا با آغاز دوره رکود حقوق فضا (دهه ۱۹۸۰ و پس از جنگ سرد) جامعه بینالمللی هرگز نتوانست به دغدغههای بزرگ، بهویژه استفادههای نظامی از فضای ماورای جو، پاسخ روشنی ارائه دهد و جهان با همین ابهامات و مسائل لاینحل وارد قرن بیستویکم شد؛ قرنی که بیتردید در آن استفاده از فضا و فناوریهای فضاپایه بر زندگی مردمان کره خاکی بسیار تاثیرگذار و تعیینکننده خواهد بود.
یکی از اصول بسیار مهم حاکم بر فضا که از همان آغاز فعالیتهای فضایی قدرتهای بزرگ (اتحاد شوروی و ایالات متحده) مورد تأکید سازمان ملل متحد و جامعه بینالمللی بوده و در معاهده فضای ماورای جو (OST) نیز صریحا مورد تأکید قرار گرفته است «ضرورت بهرهبرداری صلحآمیز از فضا» است که البته بهدلیل برخی خلأها و تفاسیر و رویه برخی کشورها، در عمل با آسیبهای جدی نیز روبهرو شده است.