خلاصة:
در نگرش اسلام انسان موجودی است برجسته و برگزیده، به همین خاطر تاج «کرمنا » و « فضلنا » بر سر او نهاده شده است. او خلیفه خدا و مسجود فرشتگان و حامل بار امانت الهی و دارای فطرت توحیدی و دانش آموخته اسماء الهی است. اما همه این فضیلت ها به خاطر همان نفخه رحمانی و الهی است که « روح » نامیده می شود. مساله روح از امهات معارف اسلامی است. سلامت روح و مصون نگهداشتن آن از بیماری ها و آسیب ها و آفات از اهمیت جدی و بالا برخوردار است و در اسلام سلامت و بهداشت روح و روان از اهمیتی برتر نسبت به سلامت و بهداشت جسم و بدن برخوردار است. در این پژوهش به دلیل اهمیت بالای بهداشت و سلامت روح و روان در اسلام ، به عوامل و موانع سلامت و بهداشت روح و روان از نگاه اسلام پرداخته می شود.
According toIslam viewpoint, human is an outstanding and selected creature and because of this, the crown of "Honored" and "preferred" is put on his head. He is the vicegerent of Allah, prostrated by angels, the carrier of Allah's trust, having monotheistic nature and being informed of Allah's names. But all of these virtues are because of God's compassion breath that is called "the soul". Soul is an important issue in Islamic culture. The soul health and protecting it against diseases, damages and pestshaveserious and great importance; the health of soul and spirit has higher priority than body health. Because of its importance in Islam, this research investigates the factors and obstacles against the health of soul and spirit according to Islamic viewpoint
ملخص الجهاز:
". شاهد بر اصالت داشتن روح در انسان این است که هر انسانی به علم شهودی و وجدانی مییابد که شخصیت انسان که از آن به «من» تعبیر میشود غیر از بدن و اعضای بدنی اوست به خاطر اینکه اولا آن «من» از ثبات شخصیتی برخوردار است به این معنا که در طول عمر انسان در آن تبدیل و تعویض صورت نمیگیرد در حالی که در طول عمر انسان چندین بار سلول های بدن دستخوش تعویض و تبدیل و تغییر میگردند.
ثالثا ممکن است انسان از بدن و اعضا و جهازات بدنی غافل شود اما هیچ گاه از خویشتن خویش که از آن به «من» تعبیر میشود غافل نمیشود بلکه به عکس، هر چه بیشتر در مورد من خویش تأمل و تفکر میکند و به نحو شهودی در آن به مطالعه میپردازد بیشتر از بدن و اعضای جوارح خود غافل میگردد.
به کارگیری این واژه در مورد مرگ دلالت بر این دارد که اولا مرگ نیستی و نابودی نیست بلکه انتقال از نشئهای به نشئه دیگر است ثانیا انسان از بعدی غیر از بعد بدنی برخوردار است که در لحظه مرگ، از جانب قوای ملکوتی تماما دریافت میشود و به عالم ملکوت برده میشود و ثالثا آن بعد مجرد و غیر مادی، تمام شخصیت و هویت انسان را تشکیل میدهد.
نیمی از معارف اصیل غیر قابل انکار اسلامی بر اصالت روح و استقلال آن از بدن و بقای بعد الموت آن استوار است، همچنان که انسانیت و ارزشهای واقعی انسان بر این حقیقت استوار است و بدون آن همه آنها موهوم محض است» (5).
Because of its importance in Islam, this research investigates the factors and obstacles against the health of soul and spirit according to Islamic viewpoint."