خلاصة:
کنکاش اصلی پژوهش حاضر شناسایی چالش ها و موانع پیش روی فرهنگ و مدیریت جهادی در ایران و ارائه
مدلی برای مدیریت جهادی است. به همین منظور در این مقاله سعی شده است با استفاده از تحقیقات قبلی و مطالعات اسنادی ابتدا به بررسی مفاهیم و معیارهای شایستگی از نظر اسلام و نهج البلاغه، دیدگاه دانشمندان مدیریت، مفاهیم مدیریت و فرهنگ جهادی و دیدگاه های مقام معظم رهبری می پردازد. در بخش دوم به شناخت تهدیدها و آفات فرهنگ و مدیریت جهادی اشاره دارد. بخش بعدی ارائه مدلی برای تحقق الزامات مدیریت جهادی در قالب هجده قاب از الزامات مطرح شد و در هر یک از قاب ها ویژگی هایی برای آن ها بیان شده است. سپس راهکارهایی به منظور دستیابی به آن در سازمان ها ارائه می شود. روش تحقیق بهره گیری از روش اسنادی و کتابخانه ای است.
ملخص الجهاز:
(انفال ، آيه ٤٥) (پور منصور، ١٣٩٣، روزنامه کيهان ) شاخصه هاي مديريت جهادي از ديدگاه مقام معظم رهبري توکل به خداT خودباوري و اعتماد به نفس استفاده از امکانات و ظرفيت ها کارآمدي نگاه نقادانه حرکت مبتني بر علم و درايت همت ، همراه با انگيزه خدمت دشمن شناسي دوري از اختلافات حضور مردمي (عزم ملي) بررسي آفات مديريت جهادي ــ عدم اتحاد و وحدت بي نظمي ترس عدم وجدان کاري سردي و حضور کم رنگ در گفت و گوهاي روزمره کارکنان ــ عدم توجه به کيفيت کار و خدمت تعصبات بي جا و برجسته کردن نقاط قوت و محو نقاط ضعف غفلت از برخي مقوله ه و توجه بيش از حد به يک مقوله اسراف -عدم انعطاف پذيري-سستي و تنبلي گرايش به تجملات غرور و خود پسندي شتاب زدگي در تصميم گيري و کار انحصار گرايي در قدرت و ثروت -فرصت کشي عدم خود شناسي- رعايت نکردن همساني حقوق افراد در برابر قانون - رعايت نکردن همساني رفتار با افراد- رابطه گرايي به جاي ضابطه مندي -رانت دهي و رانت خور پروري ــ خودپسندي - اجبار وتحکم - سازمان گرايي - افزون خواهي ــ منت نهادن - موقعيت ناشناسي - تقدم رابطه برضابطه -جدايي ازمردم -تنگ نظري و انحصار -عهد شکنيتبعيض در بخش هاي بينشي، داوري، اجايي و اقتصادي-جهت گيري طبقاتي و مردم گريزي-توهم هماهنگي (بسياري از وقت ها ما فقط توهم هماهنگي داريم در حالي که در واقعيت اين هماهنگي وجود ندارد)-قانون گريزي و قانون شکني-داراي مباني برون ديني و برون مرزي ــ اعمال روش هاي علمي در مديريت بدون لحاظ تعهد و معنويت -سود محوري-خاص گرايي ــ اعتماد به نفس کاذب -بي توجهي به اجراي عدالت اجتماعي- پرداختن مسئولان سطح بالا به خود ــ عدم ارتباط مناسب سازماني بين مديران با کارکنان - قيدوبندهاي اداري و تشريفات مربوط به نظام اداري ــ زورمندي و استفاده قدرت براي تحت فشار قرار دادن افراد -نفوذ انديشه هاي مادي و نفساني ــ عدم التزام عملي و يا عدم پايبندي به رفتارهاي ديني و اخلاقي- رخنه فرصت طلبان و سست عنصران در مسئوليتها برکناري و يا بي مهري نسبت به پايه گذاران جهاد - ضعف نظارت و ارزشيابي- سستي در کادر سازي ــ کوته نظري (به خاطر تنگ نظريشان مي کوشند ديگران را از پيش رفتن به سوي اهداف منصرف کنند) ــ نبود انگيزه معنوي الهي در مسير خدمت به مخلوق آفريدگار و صرفا به فکر خور بودن ــ عدم تناسب توانمنديها، تخصص ، مهارت و تجربه با مسئوليت محوله در سيستم ــ نبود چارت سازماني علمي و وجود روابط انساني تعريف نشده و بي قاعده ــ نارسايي و ضعف در آيين نامه ها، قوانين و وجود مقررات دست پاگير و گلو گاه ــ عدم وجود معيار هاي منطقي جهت برقراري روابط انساني و سلسله مراتب اصولي ــ عدم واگذاري و تقسيم کار به نحو شايسته و نبود سيستم نظارت بر باز خور ــ وجود يک يا چند سازمان غير رسمي مقتدر در درون سازمان اصلي که همه آنها در راستاي منافع فردي و گروهي تلاش مي کنند و هيچکدام نيز با سازمان اصلي همسر نمي باشند.