خلاصة:
قفقاز از بُعد مذهبی منطقهای حائز اهمیت است که در طول تاریخ، گذرگاه اقوام و جایگاه ادیان و فرق مختلف بوده است. این منطقه از زمانهای بسیار دور، با ایران پیوندهای مذهبی و تاریخی داشته است. با ظهور دین اسلام و گسترش این دین در قفقاز، باوجود مقاومت مردم آنجا در برابر نفوذ اسلام، سرانجام در برخی نقاط آن مذهب تسنن پذیرفته شد و در کنار مسیحیتی قرار گرفت که در گرجستان و ارمنستان رواج داشت. قفقاز بهعلت موقعیت جغرافیایی ویژه، یکی از کانونهای درگیری صفویه و عثمانی بود. دولت صفوی و حکومت عثمانی برای نفوذ به این منطقه تلاش بسیاری کردند. ازیکسو، دولت عثمانی با انگیزة حمایت از اهلتسنن در شروان، داغستان و نواحی سنینشین و ارتباط با خاندان کریمه تلاش میکرد که از طریق شمال به دولت صفوی فشار آورد و ازسویدیگر، دولت صفویه با انگیزﮤ جهاد با کفار مسیحی و گسترش تشیع و نفوذ در مناطق سنینشین، تشیع را در این مناطق ترویج میداد. هر دو دولت جنگ با کفار مسیحی را انگیزة اصلی خود ذکر کرده بودند؛ اما در پشت پرده انگیزههای دیگری وجود داشت که در این مقاله این انگیزهها و چالشهای حاصل از آن بررسی و تحلیل شده است.
The Caucasus is a religiously important region as it has been the pathway of different cults، beliefs، creeds، and sects throughout history. Since ancient times، this region has had deep religious as well as historical links with Iran. After the advent of Islam، the new religion tried to spread over the entire Caucasus، but the people there resisted embracing the new faith. At last، however، the people in some parts of Caucasia converted to Sunnis، and in this way، Islam became one of the religions in the Caucasus، along with Christianity in Georgia and Armenia. Due to its unique geographical location، the Caucasus was one of the disputed areas between the Safavids and the Ottomans. The Safavid government and the Ottoman government made efforts to increase their influence in the region. On the one hand، the Ottoman government tried to put pressure on the Safavid government from the north under the pretext of supporting the Sunnis in Shervan، Daghestan، and other regions with Sunni populations، and with encouragement from their relationships with the Crimea dynasty. On the other hand، the Safavid government tried to promote Shi'ism، and to penetrate into the regions with Sunni populations، and promulgate their religious tenets under the pretext of engaging a holy war against the Christian infidels. Although both governments claimed that they were motivated solely by a desire for fighting against the Christian infidels، there were other hidden motives for their actions، and the present study deals with the undeclared motives and the challenges arising from them in an analytical manner.
ملخص الجهاز:
با تشکیل دولت صفویه در ایران، شاه اسماعیل در گام نخست برای انتقامگرفتن از قاتلان اجداد خود، یعنی جنید و حیدر که در لشکرکشی به قفقاز (شروان) و بنابه انگیزههای مذهبی و اقتصادی کشته شده بودند، درصدد تسلط بر شروان، ارمنستان، گرجستان و سایر نواحی قفقاز برآمد.
دولت عثمانی که خود را جانشین خلافت اسلامی قلمداد میکرد نیز با استفاده از نیروی خاندانهای سنیمذهب در قفقاز و برای گسترش مذهب تسنن در این مناطق، علیه دولت صفویه اقدامات بسیاری انجام داد.
پیش از ورود اسلام به قفقاز، در کنار ادیان و مذاهب بومی در این منطقه، دین زردتشتی ازطریق ایران بهویژه اران،6 شروان، باکو، دربند و آجارها (Ajar)، نزدیک باتومی در گرجستان (Georgia)، یهودیت از سرزمینهای اطراف دریای خزر و مسیحیت ازطریق روم و بیزانس در قفقاز گسترش یافت که نفوذ مسیحیت بیشتر در گرجستان و ارمنستان (Armenie) بود در سدههای اول و دوم میلادی، مسیحیت در گرجستان نفوذ کرد و در سده چهارم میلادی کلیسای ارمنی ساخته شد و در مناطق کوهستانی این نواحی، تا سده هفتم میلادی ادیان مسیحی باقی ماند.
وجود مذاهب مختلف، بهویژه عیسوی و اسلام و مذاهب تسنن و تشیع، از لحاظ مذهبی قفقاز را به منطقهای حساس و جذاب تبدیل کرده بود و تلاش دو دولت صفویه و عثمانی برای نفوذ در این منطقه چشمگیر بود.
شاه تهماسب اول با هدف گسترش تشیع در قفقاز، اقدامات و سیاست مذهبی شاه اسماعیل اول را بهویژه در اران و شروان و در برابر شروانشاهیان سنیمذهب ادامه داد و برای جذب ساکنان سنیمذهب این مناطق تلاش کرد.