خلاصة:
روند تصمیم گیری و سیاست ورزی دولت ها برای مقابله با تهدیدات ملی و فراملی متاثر از محاسبات نخبگان سیاسی جامعه است. محاسبات نخبگان سیاسی عاملی مهم در پیشرفت و ثبات سیاسی است که در شاخصه های توسعه سیاسی نقش بارز آن قابل مشاهده است. ازاین رو، فشار قدرت های بزرگ بر کشورهای در حال توسعه از طریق «نفوذ» در بین نخبگان داخلی و در پی آن تغییر محاسبات آنها و تبدیل آن به محاسبات «غیرخودی» با هدف تغییر هویت مستقل قدرت های نوظهور یکی از تاکتیک های تاثیرگذار قدرت های سیاسی است. بنابراین، ارزیابی هویت های موثر بر ساختار فکری نخبگان سیاسی و تاثیر آن بر اتخاذ تاکتیک های راهبردی، هدف پژوهش حاضر است. براین اساس، می توان نبرد محاسبات را سناریوی مهم و راهبردی نظام سلطه در مقابله با جمهوری اسلامی ایران دانست که در چند سال اخیر، در دستور کار قرار گرفته است. بدین روی، مهندسی محاسبات می تواند نقش مهمی در ثبات سیاسی از یک سو، و حفظ هویت اسلامی- ایرانی از سوی دیگر ایفا کند. مقاله حاضر به روش تحلیلی ـ توصیفی این موضوع را پیگیری می کند.
ملخص الجهاز:
"مقدمه دولتهای کنونی در زیست جهان سیاسی خود، به واسطة مسائلی همچون تراکم معرفتی، تحولات صنعتی و غیرصنعتی (بنیادگرایی و توجه به ارزشهای دینی) دچار تحولاتی شدهاند که این تحولات از نظر سیاسی به شکل بسیار خاص و سامانیافته با نظامهای سیاسی موجود در تقابل قرار گرفته است (آبنیکی، 1393، ص22)، بهگونهایکه حکومتها با تهدیدهای متنوع و نوینی مواجه شدهاند که در این میان، تهدیدهای امنیتی در نظام بینالملل و دگرگونی ماهیت تهدیدها از ملی به فراملی و تحول در معرفتشناسی سیاسی و مفهوم «امنیت» در دورة بعد از جنگ سرد، بهویژه در عصر جهانی شدن، به بحرانهای گوناگونی تبدیل شده که هر کدام مسئلهای مهم است که دولت باید با محاسبات دقیق، آنها را پشت سر بگذارد، بهگونهایکه با پایان جنگ سرد، بسیاری از نهضتها، حکومتها و حتی مفسران سیاسی به دنبال بازسازی و تجدید رویکرد و نگرش به کشورهای جهان سوم برآمدهاند (برگر، 2004، ص10).
اکنون در فضای ایران بعد از انقلاب، که با شعار «جمهوریت» و «اسلامیت» (مردمسالاری دینی) به دنبال پیشرفت و به کمال رساندن ملت است، بیتوجهی نخبگان سیاسی به برخی شاخصهها میتواند زمینههای سستی و رخنه را در نظام فراهم کند؛ زیرا در سیاست کلان بینالمللی، که همواره بر اساس واقعبینی، دولتها قدرت و منافع ملی خود را طلب میکنند، باید دارای قدرت داخلی مستحکم و باثباتی همراه با هویت مستقل بود.
هدف هویت «برنامهدار»، که نقش اصلی آن را در فضای بینالمللی حاضر، دولت آمریکا بازی میکند، بیثباتی و حذف هویتهای مقاومت و مشروعیتبخش است؛ بهویژه در ایران، با هدف قرار دادن محاسبات نخبگان سیاسی به عنوان یکی از راههای نفوذ در کشور، و تغییر هویت و بیثباتی سیاسی به عنوان اصل اساسی حکومتداری، مشروعیت سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران را زیرسؤال میبرند و با انجام برخی اقدامات، همانند اقدامات ذیل، میخواهند شکست و انحراف پیشرفت سیاسی ایران را فراهم کنند: الف."