خلاصة:
هرچند تاریخچه ورود اندیشههای جنبش بزهدیدهشناسی ثانویه به گفتمان جرمشناسی ایران به بیش از یک دهه پیش برمیگردد، ولی این اندیشهها با تصویب قانون آیین دادرسی کیفری در سال 1392 وارد سیاست تقنینی ایران گردید و ساز و کارهای حمایتی متعددی برای کاهش آلام آنان پیشبینی گردید. در این میان بزهدیدگان بیمار در مقایسه با سایر بزهدیدگان نیازهای خاصتری دارند. آنان از یک طرف در نتیجه ارتکاب جرم، متحمل زیانهای مادی و معنوی شده و از طرف دیگر به دلیل شرایط خاصشان در احقاق حقشان با مشقتهایی رو به رو هستند. عدم حمایت از آنان موجب تحریک بزهکاران در وقوع مجدد بزه و نیز پررنگترشدن رقم سیاه بزهکاری خواهد شد. در کنار بزهدیدگان، شهود و مطلعان بیماری که نقش مهمی در اجرای عدالت دارند، نیز نیازمند حمایت ویژه هستند. نادیده گرفتن این مساله نظام عدالت کیفری را در تحقق هدف اساسی خویش، یعنی برقراری عدالت ناتوان جلوه داده و بزهدیدگان بیمار را از حق بنیادین تظلم خواهی محروم میکند.
سوالی که مطرح میباشد این است که با توجه به ضرورت حمایت از بزهدیدگان، شهود و مطلعان بیمار در فرایند دادرسی کیفری، آیا این ضرورت در تصویب قانون آیین دادرسی کیفری ۱۳۹۲ مورد توجه قانونگذار قرار گرفته است؟ به نظر میرسد با توجه به پیشبینی تدابیری همانند امکان مداخله سازمانهای مردمنهاد در اعلام جرم ارتکابی علیه بزهدیدگان بیمار، تجویز ورود مقامات قضایی در دادخواهی به نیابت از آنان، تعیین مترجم برای افراد ناشنوا و فاقد قدرت تکلم، ممنوعیت جلب شهود و مطلعان بیمار و پذیرش بیماری آنان به عنوان عذر موجه و سایر ساز و کارهای حمایتی و حفاظتی میتوان به سوال مطرح شده، پاسخ مثبت گفت. یقینا اجرای مناسب این حقوق میتواند گام موثری در ارتقای حقوق بزهدیدگان، شهود و مطلعان بیمار داشته باشد.
ملخص الجهاز:
"سؤالی که مطرح می باشد این است که با توجه به ضرورت حمایت از بزه دیدگان ، شهود و مطلعان بیمار در فرایند دادرسی کیفری ، آیا این ضرورت در تصویب قانون آیین دادرسی کیفری ١٣٩٢ مورد توجه قانونگذار قرار گرفته است ؟ به نظر می رسد با توجه به پیش بینی تدابیری همانند امکان مداخله سازمان های مردم نهاد در اعلام جرم ارتکابی علیه بزه دیدگان بیمار، تجویز ورود مقامات قضایی در دادخواهی به نیابت از آنان ، تعیین مترجم برای افراد ناشنوا و فاقد قدرت تکلم ، ممنوعیت جلب شهود و مطلعان بیمار و پذیرش بیماری آنان به عنوان عذر موجه و سایر ساز و کارهای حمایتی و حفاظتی ١.
بنابراین حمایت از آنان و پیش بینی دادرسی ویژه آنان جهت تحقق هر چه بهتر عدالت امری ضروری است ، البته اعتقاد بر تدوین دادرسی افتراقی نسبت به کلیه بیمارانی که در این فرآیند شرکت می کنند، امری گزاف است ، زیرا تفکیک بیماران از افراد غیر بیمار امر بسیار دشواری بوده و از طرفی توجه به بیماران و برقراری دادرسی ویژه نسبت به آنان موجب خواهد شد تا افراد برای بهره مندی از این امتیاز خود را بیمار جلوه نمایند، اما این اقدام در جرائم پزشکی که بزه دیدگان آن اشخاص بیمار هستند، قابلیت پذیرش دارد."