ملخص الجهاز:
"اما به نظر میرسد که در پارهای بخشها،بعضی مطالب زیاد است و ربطی به محور داستان ندارد؛مثلا آنجایی که آقای صبا،داستان به سفر رفتن پدرشان را میگوید ربطی به داستان ندارد و این برای من سؤال است که شما چرا داستان به سفر رفتن پدر آقای صبا را به مکه، در داستانتان آوردهاید؟ مشکل دیگر این است که روی شخصیت «آقای صبا»و«پریا»زیاد پردازش نشده و بیشتر روی شخصیت«فردوس»کار شده است و خواننده نظر گنگی دربارهء شخصیت آقای صبا و پریا پیدا میکند.
فهیمه پورمند:سؤال اول من این است که لاکپشتی که در داستان میمیرد و«فردوس» خاکش میکند،نماد چیست؟و دیگر اینکه چرا شما 17 روز را برای مادری فردوس انتخاب کردید؟و نکتهء دیگر اینکه در هنگام جایزه گرفتن آقای «صبا شمشیری»،افرادش که ارتشی هستند، شعری میخوانند.
مسئلهء دیگر، موضوع جدید کتاب است؛مسئلهء فرزند داشتن یا نداشتن و این حس را اگر بتوانیم به بچهها منتقل کنیم که بفهمند پدر و مادرهایشان،چقدر از وجود فرزندانشان لذت میبرند،خیلی خوب است و این یک کار جدیدی بهحساب میآید یکی از بچهها از جلد کتاب انتقاد داشت.
سعیده حموله:به نظر من،موضوع این کتاب را از دو جهت میشود بررسی کرد؛یکی اینکه موضوع شما موضوع سادهای بود و این سادگی برای سنین پایینتر مناسب است و دیگر اینکه موضوع داستان غیرواقعی بود و خواننده را دچار سردرگمی میکرد و از واقعیات دور میساخت.
در مورد لاکپشت،باید بگویم که نماد زندگی تدریجی و روزهای کشداری است که فردوس در نجفی: کسی که برای نوشتن داستان چندلایه زحمت میکشد، خیلی راحت میتواند داستانی بنویسد که روایت خطی دارد."