ملخص الجهاز:
با کنکاش و مطالعه در سیرة ارتباطی امیرالمؤمنین علی( در دوران حاکمیت، میتوان گفت ارتباطات آن حضرت (چه کلامی و چه غیرکلامی)، به بخشهای ذیل تقسیم میشوند که میتوان به عنوان «مبانی ارتباطاتی امیرالمؤمنین علی» از آن نام برد: الف) توحیدمحوری؛ ب) اخلاق انسانی و اسلامی؛ ج) سیره و منش پیامبر اسلام(؛ د) عدالتمحوری.
نه فقط ارتباطات حضرت که مورد بحث ماست؛ بلکه اصل سیاست و پذیرش خلافت از منظر امام(، موحدانه و جهت رضایت خدا و خدمت به خلق بود؛ چنانچه فرمود: «لو لا حضور الحاضر و قیام الحجة بوجود الناصر،و ما أخذ الله علی العلماء ألا یقاروا علی کظة ظالم و لا سغب مظلوم لألقیت حبلها علی غاربها؛ 1 اگر حضور فراوان حاضران (بیعت کنندگان) نبود، و یاران حجت را بر من تمام نمیکردند، و اگر خداوند از علما عهد و پیمان نگرفته بود که در برابر شکمبارگی ستمگران و گرسنگی مظلومان سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن انداخته، رهایش میساختم.
» نکته ارتباطات امام علی( در دوران حاکمیت، به گونههای مختلفی مانند: خطابه، نامه، موعظه، مناظره، حکمت و غیره بود که همگی نشانة رحمت، مودت و عشق به مردم بوده است؛ یعنی حضرت با تمام وجود جهت هدایت خلق و اصلاح امور آنان تلاش میکرد.
» 4 آیا شیوههای ارتباطی امام( در دوران حاکمیت، با تمام ظلمی که 25 سال حاکمیت و جامعه به حضرت روا داشت، غیر از موحدانه اندیشیدن ایشان است؟ شرح نهج البلاغه، میثم بن علی بن میثم بحرانی، ترجمه قربانعلی محمدی و علی اصغر نوایی، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، 1375ش، ج 1، ص532.
2 حضرت در سخنان خویش نیز به پیروی از سیرة پیامبر اسلام( بسیار سفارش میکرد و میفرمود: «لقد کان فی رسول الله کاف لک فی الأسوة؛ 3 به درستی که برای تو کافی است که [راه و رسم زندگی] پیامبر( را الگو قرار دهی.