خلاصة:
غالبا اینگونه تصور میشود که در وجود جریانی به نام «اسلام هراسی رسانهای» و یا «تزریق ترس، نفرت و تعصب علیه اسلام و مسلمانان در افکار عمومی غرب از طریق رسانهها»، هیچگونه تردیدی وجود ندارد و مخالف و منکری برای آن نمیتوان یافت، لکن چنین نیست. با وجود اینکه بسیاری از پژوهشگران با ارائه دلایل و شواهد کافی، بر وجود این معضل در غالب جوامع غربی بهویژه در دو سه دهه اخیر تاکید دارند، برخی محققان پس از بررسی و تحلیل روشمند رسانههای گوناگون گفتاری، نوشتاری و تصویری، در وجود معضل و جریانی با عنوان «اسلام هراسی رسانهای» مناقشه کرده، آن را ناشی از تئوری توطئه و ساخته ذهن وهمآلود برخی مسلمانان جهت مقابله با هرگونه نقد و خردهگیری از باورها و معتقدات مذهبیشان میدانند. در این نوشتار تلاش شده است تا با استناد به شش پژوهش مهم، دیدگاههای منتقدان اسلام هراسی مورد نقد، بررسی و واکاوی قرار گیرد و صحت و سقم ادعای آنها ارزیابی و تحلیل شود. ازاینرو، سوال اصلی مطالعه حاضر این است: منتقدان وجود اسلام هراسی رسانهای در غرب، برای اثبات مدعای خود به چه شواهدی استناد جستهاند؟ روش مطالعه در مقام گردآوری، اسنادی و استنادی (بررسی منابع و گزارشات رسانهای) و در مقام ارزیابی و داوری، تحلیلی و انتقادی است. نتیجه آنکه تقریبا هیچ یک از پژوهشها به طور قطع وجود «اسلام هراسی رسانهای» را رد نکردهاند، بلکه تنها بخشهایی از ادعای مذکور را مردود میدانند؛ بنابراین بیشتر تلاشها معطوف به خدشهدار کردن این مدعا و شواهد آن معطوف بوده است و هیچ محققی به ضرس قاطع وجود جریان اسلام هراسی را رد نمیکند؛ چراکه تعصب گسترده ضد اسلامی در غرب بهویژه در وسایل ارتباطجمعی چنان عیان گشته که به هیچ عنوان قابلانکار و چشمپوشی نیست.
Islamophobia (or more precisely ‘unfounded fear، prejudice and discrimination towards Islam and Muslims’) is often thought to be an unquestionable truth but that’s not correct at all. Although the majority of scholars with abundant evidence insist on the existence of such a serious problem in the west، but there are a few researchers who have suspicions about this claim. They call Islamophobia a conspiracy theory which invented by radical Muslims as a discursive weapon intended to silence well-justified critique of Islamic practices and dogmas. Generally، inattention to these views is one of the limitations of this scholarship while Islamophobia has always been a hotly contested term in social science. So in this article، we will discuss and analyze Islamophobia in the western Media from the viewpoint of critics and deniers.
ملخص الجهاز:
سـؤالات مهم این تحقیق عبارت اند از: الف ) چارچوب های کلامی و تصویری مورد اسـتفاده در رسـانه هـای امریکـا برای توصیف اسلام ، چه تفاوت هایی با قرینه های آن ها در رسانه های سایر کشـورهای غربـی داشـته اسـت ؟ ب ) بر چه ابعادی از اسلام به عنوان یک دین تأکیـد و از چـه ابعـاد و وجـوهی غفلـت و چشـم پوشـی شـده است ؟ ج ) تا چه حد چارچوب های گـزینش شـده بـرای معرفـی اسـلام همسـو بـا ایـدئولوژی طبقـه حـاکم هستند؟ ابراهیم ، همچنین برای تکمیـل پـژوهش خـود، نمونـه هـایی از برنامـه هـای خبـری شـبانه سـه شـبکه تلویزیونی سراسری آمریکـا، (ABC)،CBS( ) و (NBC) را در دو هفتـه ابتـدایی پـس از حادثـه ١١ سـپتامبر (یعنی از ١١ تا ٢٥ سپتامبر ٢٠٠١) انتخاب کرده بود (١١٦ amp; ١١١ :٢٠١٠ ,Ibrahim).
- هیچ یک از پژوهش های انجام شده حتی دقیق ترین و روشـمندترین آن هـا - از جملـه پـژوهش بیکـر و همکاران (٢٠١٣)؛ مور و همکاران (٢٠٠٨)- به مقایسـه نحـوه بازنمـایی مسـلمانان بـا سـایر گـروه هـای هویتی مشابه نظیر یهودیان و مسیحیان نپرداخته اند؛ حال آنکه ایـن مسـئله از اهمیـت بـه سـزایی برخـوردار است ؛ زیرا، اگر نحوه بازنمایی یهودیان و مسیحیان (هرچند نه به اندازه مسلمانان )، نیز منفی باشد، میتوان «اسلام هراسی» را به عنوان تئوری توطئه و امثال آن مورد تردید جدی قرار داد و همه این عملکردها تنهـا در قالب یک امر ساده یعنی «میل و گرایش ذاتی رسانه ها به نمایش تعارضات ، کشمکش ها و معضـلات » قابل توجیه خواهد بود (٩٤٣ :٢٠١٥ ,.