خلاصة:
هدف: هدف از مقاله حاضر توسعه مدل نمایندگی رفتاری با بهرهگیری از تمرکز بر نقش تعدیلکننده مدیران زن بر رابطه میان انگیزههای ریسک پذیری و ریسک "سیستماتیک در برابر غیرمتعارف (ویژه) " و پیامدهای عملکرد میباشد.
روش: این پژوهش با استفاده از دادههای سالانه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 1391تا 1397 انجام پذیرفت. جهت آزمون فرضیههای پژوهش از رگرسیون خطی چند متغیره مبتنی بر دادههای تابلویی بهره گرفته شده است.
یافتهها: نتایج فرضیه اول نشان میدهد تاثیر نقش تعاملی مدیرعاملان زن بر ارتباط بین دلتا و ریسک غیر سیستماتیک در مقایسه با روابط ریسک سیستماتیک منفی و معنادار میباشد. همچنین نتایج فرضیه دوم نشان میدهد مدیران زن تاثیر مستقیمی بر رابطه بین مشوقهای اختیاری مدیران (دلتا) و عملکرد شرکت دارند.
نتیجهگیری: نتایج حاصل حاکی از حاکم بودن وضعیت بسیار محافظهکارانه، و گریزان از ریسک در مورد مدیران زن در زمانی است که مشوقهای اختیاری به ازای ریسک غیرمتعارف به آنها اعطاء میشود. همچنین، نتایج حاصل تایید میکنند که مدیران زن کمتر مایل به مواجهه با زمینههای برخوردار از ریسک سیستماتیک میباشند، اگرچه محافظهکارتر هستند، اما منجر به افزایش عملکرد شرکت میشوند.
Objective: The aim of this paper is to develop a behavioral representation model by focusing on the moderating role of female managers on the relationship between risk-taking motivations and risk“systematic vs idiosyncratic” and performance outcomes. Methods: This research has been carried out using annual data of companies accepted in Tehran Stock Exchange during the period of 2012-2018. For testing of research hypotheses, multivariate linear regression has been used based on panel data. Results: The results of the first hypothesis show that the effect of the interactive role of female managers on the relationship between delta and non-systematic risk is negative and significant compared to systematic risk relationships. The results of the second hypothesis also show that female managers have a direct impact on the relationship between voluntary incentives for managers (Delta) and company performance. Conclusion: The results suggest a very conservative, risk-averse situation for female managers when they are given optional incentives for idiosyncratic (firm-specific) risk. Also, the results confirm that female managers are less likely to face areas of systematic risk, although more conservative, but lead to increased company performance.
ملخص الجهاز:
بعلاوه ، با آنالیز تاثیر جنسیت بر تاثیر ریسک اختیارات خرید سهام ، بکسوالی و همکاران (٢٠١٧) [٧] نشان دادند که مدیران زن وقتی که اختیار خرید سهام به آنها داده میشود کمتر مایل هستند که ریسک کنند که این موضوع بیشتر بر تفاوت های جنسیتی در اثر ریسک پذیری در سطح مدیریت تاکید دارد.
1 Agency theories 2 Prospect theory 3 Incentive system برخلاف این حجم عظیم پژوهش ها، مقالات تا به امروز به تمایز بین ریسک ها (سیستماتیک در مقابل غیرمتعارف یا غیر سیستماتیک ) و نتایج عملکرد (مثبت یا منفی) متاثر از جنسیت بر ارتباط بین مشوق های اختیاری و ریسک پذیری مدیران عامل نپرداخته اند.
با بررسی این فرض که تاثیر ریسک پذیری بر اساس مدل نمایندگی رفتاری ممکن است براساس جنسیت آنها، به برداشت ذهنی مدیران عامل بستگی داشته باشد، به طور روزافزون در مقالات مطرح میشود که زنان نه تنها در تصمیمات استراتژیک خود [١٩] ، بلکه در انتخاب های استراتژیک خود در ارتباط با حقوق خود [٢٧] محافظه کارتر و ریسک گریزتر از مردان هستند.
برعکس ، اگر مدیر زن رفتار محافظه کارانه تری از خود نشان دهد و این گرایش بر تأثیر مشوق های اختیاری مدیر در ریسک پذیری اثر منفی بگذارد، انتظار بر این است که تأثیر تعاملی جنسیت برای ریسک غیرمتعارف (مختص شرکت ) نسبت به ریسک سیستماتیک (بازار) قویتر باشد.
(2015), “Executive stock options, gender diversity in the top management team and firm risk taking”, Journal of Business Research, Vol. 68 No. 2, pp.