خلاصة:
از زمانی که اصطلاح سیره و بنای عقلا در ادییات فقهی و اصولی وارد شده جایگاه مهم
و تاثیرگذاری یافته است و فقها و اصولیان در مسایل گوناگون فقهی به آن
استدلال کردهاند. به ویژه نقش قاعده ساز آن در فقه به گونه ای شده است که شاید بتوان
از آن به عنوان یک نظربه تحول آفرین در اصول فقه متاخر امامیه یاد کرد. علیرغم بحث
های مقصلی که از طرف صاحب نظران در مورد سوال از چیستی و حجیت سیره عقّلا
شده است، همچنان پرسش های اساسی در مورد این مسئله باقی است که ازآن میان می
توان پرسش را مطرح کرد که آیا سیره عقلا یه حدی از غناو استقلال رسیده است که
بتوان برای آن در کنار ادله اربعه جایگاه مستقلی قائل شد یا همچنان نبازمند آن است که
به عنوان یکه دلیل پیرو ادله معبر تحیل شود؟ سوال دیکر آنکه این بناء و سیره از کدامین
منشاو ریشه سرچشمه می گیرد؟ در این به چیستی سیره عقّلا از دیدگاه اصولیان
امامیه و پرسش های پیرامون جایگاه و آن خواهیم پرداخت.
ملخص الجهاز:
جایگاه و ارزش سیره عقلا در فقه امامیه سید مهدی انتظاری حسین ستار سکوتی چکیده: از زمانی که اصطلاح سیره و بنای عقلاء در ادبیات فقهی و اصولی وارد شده جایگاه مهم وتاثیر گذاری یافته است و فقهاء و اصولیون در مسایل گوناگون اصولی، فقهی به آن استدلال کرده اند، به ویژه نقش قاعده ساز آن در فقه به گونه ای شده است که شاید بتوان از آن به عنوان یک نظریه ی تحول آفرین در اصول فقه متاخر امامیه یاد کرد.
علیرغم بحث های مفصلی که از طرف صاحب نظران در مورد سؤال از چیستی و حجیت سیره عقلاء شده است، همچنان پرسش های اساسی در مورد این مسئله باقیست که ازآن میان می توان این پرسش را مطرح کرد که آیا سیره عقلاء به حدی از غنا و استقلال رسیده است که بتوان برای آن در کنار ادله اربعه جایگاه مستقلی قائل شد یا همچنان نیازمند آن است که به عنوان یک دلیل پیرو ادله معتبر تحلیل شود؟ سؤال دیگر آنکه این بناء و سیره از کدامین منشأ و ریشه سرچشمه می گیرد؟ در این نوشتار، به چیستی سیره عقلاء از دیدگاه اصولیون امامیه و پرسش های پیرامون جایگاه و ارزش آن خواهیم پرداخت.
عقلی که در سیره عقلا مورد بحث است، عقل عرفی است.
تنها امری که سبب توهم شده تا آن را از نوع ترجیح فهم بشر بر فهم الهی قلمداد کند، تأییدی است که شارع مقدس درباره سیره و رفتار پیشینیان صادر کرده است و تردیدی نیست که تنها ملاک این تأیید، میزان توانایی عقلی و انس پیشینیان با آن راهکارها و عادلانهتر بودن روشهای انسانی مورد تأیید شرع بر روشهای مخالف در همان زمان بوده است.