خلاصة:
سابقه و هدف: با توجه به نتایج مثبت ازدواج پایدار، پژوهشگران توجه بسیاری را به شاخصها و عوامل تاثیرگذار بر ارتقای کیفیت زناشویی معطوف کردهاند. یکی از مهمترین این عوامل، دینداری و نقش اساسی باورها و اعمال مذهبی است. در این راستا پژوهش حاضر با هدف پیشبینی کیفیت زناشویی براساس جهتگیری معنوی انجام شد.
مواد و روشها: پژوهش توصیفی- همبستگی حاضر در ارتباط با 844 نفر از افراد متاهل شهر مشهد با میانگین سنی 7/31 سال انجام شد. دادههای این پژوهش توسط پرسشنامههای اطلاعات جمعیتشناختی، جهتگیری معنوی و کیفیت زناشویی که روایی و پایایی آنها در ایران تایید شده است جمعآوری گردید. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری توصیفی و استنباطی (رگرسیون گام به گام) بههمراه نرمافزار SPSS 22 استفاده شد.
یافتهها: نتایج بهدستآمده نشان میدهد که میزان همبستگی (R) بین جهتگیری معنوی با متغیر وابسته کیفیت زناشویی برابر با 582/0 میباشد. همچنین ضریب تعیین بیانگر آن است که 27/0 از واریانس متغیر وابسته (کیفیت زناشویی) توسط متغیر جهتگیری معنوی تبیین میشود. معناداربودن مدل رگرسیونی نیز رابطه خطی بین متغیرها را تایید میکند.
استنتاج: به نظر میرسد که جهتگیری معنوی و مولفههای آن یکی از شاخصهای اصلی ارتقای کیفیت زناشویی و ازدواج پایدار میباشد و نقش تعیینکنندهای را در کیفیت زناشویی زوجین ایفا میکند.
ملخص الجهاز:
Mahoney (2010) با بیان اینکه دینداری و فعالیتهای مذهبی و معنوی میتواند یک منبع قدرت برای اعضای خانواده باشد و نیز بر مبنای بیش از یک دهه پژوهش در مورد تأثیرات دینداری بر روابط زناشویی، یک مدل نظری را با هدف سازماندهی یافتههای کنونی در این حوزه مطرح نمود و برای اولین بار فرضیه ساختار ارتباطی معنویت (Relational Spirituality Framework) را با سه طبقهبندی از فرآیندهای شناختی و رفتاری توصیف کرد و آنها را دینداری شخصی (Personal Religiousness)، دینداری زوجی (Dyadic Religiousness) و دینداری اجتماعی (Communal Religiousness) نامید (18) که در این راستا دینداری شخصی شامل رابطه و یا اتصال مقدسی میشود که هریک از همسران نسبت به یک قدرت بالاتر از جمله خداوند دارد، دینداری زوجی به فرایند مشارکت هریک از زوجین در رفتار و اعمال مذهبی یکدیگر اشاره دارد و اینکه زوجین به روابط خود ویژگی مذهبی و معنوی نسبت دهند و دینداری اجتماعی به تجربههای هریک از زوجین با انجمنها و گروههای مذهبی اشاره دارد و توجه را بر روابط و حضور هریک از زوجین در اجتماعاتی از افرادی که عقاید و اعمال مذهبی خود را به اشتراک میگذارند متمرکز میکند (16).
یافتهها نشان داد که جهتگیری معنوی میتواند کیفیت زناشویی را در زوجین پیشبینی نماید که این مهم با نتایج مطالعات Ano و Vasconcelles (2005)، Schramm و همکاران (2012)، Brooks (2014)، DeMaris و همکاران (2010)، Fincham و همکاران (2011)، Mahoney (2005)، Mahoney و همکاران (1999)،Lambert وDollahite (2006) و Lambert و همکاران (2010) همسو بود (42-40، 12،16،19،20،26،38).
Religion, marital status, gender, and relationship quality in urban families.