خلاصة:
زمینه: تحقیق در نقشنماهای گفتمانی یکی از حوزههای مطالعاتی بکر در زمینه دانش زبانشناسی است. این واحدها عمدتا ارزشی کاربردشناختی و فرادستوری دارند؛ یعنی در ساحت متنی و بینافردی نقشهایی را به عهده میگیرند. هدف از نوشتار حاضر بررسی نقشهای به کار رفته در آیاتی از قرآن کریم است که بهنحوی به سه حوزه نفس، قلب و روح اختصاص دارد تا از خلال آن روشن شود که نخست، میان موضوع آیات و روابط گفتمانی به کار رفته در آنها چه پیوندی برقرار است و دوم، هریک از این نقشنماها چگونه به بروز نقش و کارکردی آیاتیاری میکنند. روش: این مقاله با رویکرد کاربرد شناختی و با اتکا به روش تحلیل گفتمان صورت گرفته است. یافتههای تحقیق نشان میدهد رابطة مستقیمی میان معنی آیه و برداشت مخاطب از آن بر پایة ادات گفتمانی به کار رفته در آیه وجود دارد. «فاء» در آیات نفس، هم جنبه استنباطی و هم جهت وجدانی دارد. بدین ترتیب که برای استنباط معنی آیه مخاطب را ناگزیر به استدلال و استنباط میکند. «واو» نیز در ساختاردهی و حفظ انسجام معنایی و صوری متن بیشترین تاثیر را دارد. حاصل تحقیق نشان میدهد معناشناسی قرآن از گونه معناشناسی پویا است که با استفاده نقشنماها به ایجاد حرکت در رویدادهای داستان و نوسازی اطلاعات مخاطب یاری میرساند.
Discourse markers are usually treated as one of the original domains of studies in the field of linguistics whose history dates back to twenty years ago. These units, whether considered as textual connectors or as functional, function more than propositions of a text. They should have pragmatic as well as meta-grammatical values so that they can play many roles in the field of textual & interpersonal relations. For instance, they are expected to determine the beginning, middle and end of a conversation as well as organize the macro-structure of the text. So, the study of these linguistic elements would be possible solely from a discursive perspective. Revelation is a kind of discourse which has a discursive nature much more than other kinds of it. This text is an interactional phenomenon that stemmed from the exchange of meanings in society. Text is a kind of interaction whose fundamental form appears in dialogue. In a nutshell, text is a language having function.
This article aims to examine the functions which have been used in the signs of Quran related to 3 domains of self, heart and soul, in order to determine what kind of relation is held between the signs and their discursive relations and how these discourse markers can help in forming a united inspirational discourse.
ملخص الجهاز:
"از جمله ویژگیهای اصلی این قبیل نقشنماها یا حروف ربط گفتمانی به نمونههای ذیل میتوان اشاره کرد: 1)نقشنماها را نمیتوان درون نظام زبانی و فیالمثل به مثابۀ گزارههایی خاص بررسی کرد؛ بلکه حتی اگرگاهی شبیه به گزارههای عادی هم باشند(مانند: الا، بنگر، ببین، دانی، هلا و غیره)، هرگز تمام ویژگیهای لازم مندرج در یک گزاره در آنها حضور ندارد27(Jayez, 2013, p.
ازآنچه تاکنون راجع به نقشهای فاء بیان شد، این مطلب برمیآید که در آیات نفس، گوینده در صدد است تا در حد ضرورت، حضور خود را از برونمتن65 کلام به درونمتن66، یعنی به لایههای ژرف و ناپیدای آن انتقال دهد تا با ادعای عینیتبه مخاطب فرصت کافی برای تأمل و خودآگاهی داده باشد.
6- کاربرد نقشنمای «واو» در آیات قلب و روح «واو» نیز همانند «فاء» از حروف ربط و در زمره نقشنماهای دستوری است که همچون یک واحد معناشناختی غیر بافتی67در چارچوبه صوری جملات قرار میگیرد و سبب پیوند عناصر مستقل کلام یا جملههای جداگانه میشود.
با این وصف کارکرد اصلی حروف ربط، بویژه حرف ربط «واو» نیز در قرآن کریم باید در سطحی فراتر از ربطدهندگی میان جملات و همچون واحدهایی درون متنی70 که به عوامل مرتبط با بافت متن71 و بافت موقعیتی به یکسان بها میدهد، بررسی شود.
در آیات فوق حرکت و ساختار کلی بدین ترتیب است: به تصویر صفحه مراجعه شود نمودار ساختار حرکت گزارهها براساس جایگاه نقشنمای «واو» گوینده ابتدا رویدادیا حادثه را برای مخاطب بیان میکند: 1-«ومن الناس من یقول آمنا بالله و بالیوم الآخر»، 2- سپس دیدگاه خود را راجع به این رخداد بیان میکند: «وما هم بمؤمنین»، بار دیگر در تشریح دیدگاه خود گزارهای را میافزاید: 3-«یخادعون الله والذین آمنوا»."