خلاصة:
با نگرشی به مباحث قابل طرح درباره صحابی از قبیل عدالت، تعداد، دستهبندیها و ارتداد میتوان دریافت که منشا اصلی بسیاری از نزاعها اختلاف در تحدید مفهومی اصطلاح صحابی است. در این مقاله دیدگاه اصحاب حدیث در ضمن هفت شرط مختلف درباره اصطلاح صحابی مطرح شده است. سپس، استدلالهای قائلان به هریک از این دیدگاهها، با تاکید بر دیدگاه اصحاب حدیث مورد نقد و تحلیل قرار گرفته، به میزان مطابقت آنها با قرآن و روایات اشاره شده است. این مقاله اثبات مینماید برای صدق عنوان صحابی، آن مقدار از معاشرت که با آن عرفا بتوان وصف صحابی را برای مصاحبتکننده اثبات نمود، لازم است. بنابراین کفایت صرف ملاقات که دیدگاه رایج اصحاب حدیث در این زمینه بوده است برای صدق عنوان صحابی کافی نیست و انگیزه توسعه دائره اصحاب و استفاده از مزایایی هم چون عدالت این قول را سبب شده است.
With a view to issues raised about the companions such as justice, number, Categories, apostasy, etc., we can find major source of conflict in the differences in confinement concept Companions. seven different views In this paper have been raised about the concept of companions. Then, the arguments of the proponents of each of these approaches, with an emphasis on first and second, criticizes and analyzes referred to in accordance with the Quran and traditions. This article proves to be true companions, that amount of socializing which can be described by mystics companion for companionship is proved.So, spend visibility and contemporaries that the common view in this area as a companion for the truth is not enough.
ملخص الجهاز:
نقد نظریه اصحاب حدیث در نقد این دیدگاه ، نکات زیر را می توان ذکر کرد: الف ) عدم توجه به معنی مورد استعمال عرب به نظر می رسد این دسته که اولین فرد شناخته شده آن ها ابن المدینی است به مراد واضع از عنوان "صاحب " توجه نکرده اند.
از سوی دیگر با تفاوت قائل شدن میان مقام وضع و استعمال عرفی و ازآنجا که استفاده سخنور از کلمات بنا بر مقام استعمال و نه صرفا وضع است ، می توان گفت عدم دلالت استعمالی و عرفی صحابی در معنی مورد عنایت اصحاب حدیث یعنی صرف ملاقات ، تردیدی نیست و خود آن ها نیز به این امر معترف هستند (آمدی ، ١٤٠٢، ج٢، ص٩٣) راغب نیز بر فهم عرفی "کثرت معاشرت " از واژه صحابی تأکید می نماید.
(نووی ، بی تا، ج١، ص١٤ و سبکی ، ١٤٢٤، ص٧٣) اما ابن کثیر تصریح می کند که قاعده ای که برای کفایت صرف ملاقات جهت صدق اطلاق عنوان صحابی ذکر شد تنها در مورد" اصحاب " صادق است و در مورد تابعین جاری نیست که هر کس صحابی را دیده باشد، وی را تابعی بخوانند.
(ابن کثیر، بی تا، ص١٨٦) این در حالی است که مناط صدق مصاحبت برای صحابی باید با مناط آن درباره تابعین یکسان باشد، که همانا اعتبار معنی لغوی و استعمالی صحبت است و نمی توان در فهم عرف از چگونگی اطلاق عنوان اصحاب بر اصحاب پیامبر و غیر آن ها تمایزی فرض نمود.