خلاصة:
گفتار حاضر به بررسی وجود تنش فرهنگی بین صدای معارض و گفتمان غالب در آثار منتخبی از سال بلو[1]، رماننویس معاصر آمریکایی، میپردازد. بهمنظور این کار، از دیدگاه ماتریالیسم[2] فرهنگی که در خوانش و تحلیل آثار ادبی بسیار روشنگر است استفاده میشود. اساس دیدگاه ماتریالیسم فرهنگی بر این اصل استوار است که رابطهی آثار ادبی با بستر فرهنگیای که در آن تولیدشده و لاجرم بازتابکنندهی مبانی آن میباشند، تنشآمیز است. در مقابل، نظام فرهنگی حاکم برای حفظ جایگاه و بقا خود، ناگزیر باید اصول خود را تکرار و تثبیت کند و این کار را با معقول و مقبول جلوه دادن آموزههای خود انجام میدهد. همچنین بهعنوان بازیگر اصلی درصحنهی تعاملات و تعارضات فرهنگی، این نظام باید با صداهای نوظهور معارض و مخالف که تهدیدی برای تمامیت آن هستند، کنار بیاید و این کار را با ملحوظ یا محاط کردن تعارض در درون خود انجام میدهد تا از این طریق ضمن پرهیز از تنش آشکار، صدای معارض را حتی به ابزاری برای تحکیم و تکرار اصول خود نگاه دارد. در آثار سال بلو وجود صدای معارض ازآنجهت بسیار بارز است که این نویسنده از یک پیشینهی فرهنگی ـ مذهبی متفاوت (او از خانوادهی یهودی و مهاجر بود) برخوردار بود و ارزشهای اعتقادی خود را در تضاد با ارزشهای حاکم در جامعه میدید. در همین راستا بود که او برآن شد تا با در پیش گرفتن سبک و سیاقی ظاهرا متفاوت از نویسندگان همعصر خود در صورت و محتوای رمانهایش، ضمن تعارض با روال سایر، در حفظ ارزشها نیز قدم بردارد. لذا، محور اصلی بحث ما صحه گذاشتن بر این امر است که، علیرغم ادعای متفاوت و معارض بودن، صدای معارض سال بلو در قالب آثار او، درنهایت در درون صدای غالب قرارگرفته و بازتاب مبانی فرهنگ حاکم در جامعهی آمریکای روزگار او هستند زیرا بر اساس دیدگاه ماتریالیسم فرهنگی، متن در حصار زمانی روزگار خود محاط است و نمیتواند از آن فراتر رود اگرچه میتواند در مقابل فشار سرکوبگرانهی آن مقاومت کند.
ملخص الجهاز:
در آثار سال بلو وجود صداي معارض ازآن جهت بسيار بارز است که اين نويسنده از يک پيشينه ي فرهنگي مذهبي متفاوت (او از خانواده ي يهودي و مهاجر بود)برخوردار بود و ارزش هاي اعتقادي خود را در تضاد با ارزش هاي حاکم در جامعه مي ديد.
لذا، محور اصلي بحث ما صحه گذاشتن بر اين امر است که ، علي رغم ادعاي متفاوت و معارض بودن ، صداي معارض سال بلو در قالب آثار او،درنهايت در درون صداي غالب قرارگرفته و بازتاب مباني فرهنگ حاکم در جامعه ي آمريکاي روزگار او هستند زيرا بر اساس ديدگاه ماترياليسم فرهنگي ، متن در حصار زماني روزگار خود محاط است و نمي تواند از آن فراتر رود اگرچه مي تواند در مقابل فشار سرکوبگرانه ي آن مقاومت کند.
پس سؤال اين است که آيا بلو توانست با اصرار بر اين مخالف خواني ، در فراتر رفتن از سنن رمان نويسي و آموزه هاي فرهنگي حاکم در جامعه ي آمريکايي که در آن قرارگرفته بود توفيق يابد؟ از ديدگاه ماترياليسم فرهنگي ، صداي معارض اغلب ناگزير در درون فرهنگ غالب ملحوظ شده و حتي به بازتوليد و گردش مباني آن کمک مي کند.
علت اين تعارض چيست ؟ چرا بلو خلاف آنچه را بنا داشته بيان کند، اثبات و تأکيد مي کند؟ از منظر ماترياليسم فرهنگي ، انديشه ي او مغلوب گفتمان هاي اجتماعيـفرهنگي نـقـد زبـان و ادبـيات خـارجـي دوره چــهاردهـم ، شـمـاره ١٩،پــايـيـز و زمـســتــان ٢٨٥١٣٩٦ Conflict and Accord: Dominant Culture and Dominated Voice .