خلاصة:
هدف از نگارش مقاله حاضر تاثیر ادبیّات عربی بر سه اثر منثور فارسی (گلستان، تاریخ جهانگشا و مرزبان
نامه) است. این مقاله در پی تبیین تاثیر ادبیات عرب بر سه اثر ادبی فارسی یعنی گلستان سعدی، مرزبان نامه و راوینی و جهانگشای جوینی است. آثاری که نثر فارسی را با آیات قران، احادیث و لغات و ابیات و. . .
عربی در هم آمیخته اند که اگر آثاری که قبل از پایان قرن چهارم هجری به کتابت در امده اند، مورد
مطالعه قرار دهیم، درمی یابیم که مجموع واژه های مستعمل عربی در زبان پارسی - دری آن وقت به بیش
از سه درصد نمی رسید. و دیگر همه واژه های خاص دری در آنها به کار رفته است. هر چند در برخی از
کتب ادبی آن دوره تعداد واژه های عربی به پنج درصد نیز می رسد؛ ولی پس از پایان قرن چهارم هجری،
ناگهان سد زبان دری به شکست مواجه شده، لغات عربی دسته دسته و گروه گروه بدون قید و بند داخل
زبان پارسی - دری میشود. این مقاله که ابزار جمع آوری اطلاعات آن روش کتابخانه ای است به روش
توصیفی - تحلیلی به بررسی تاثیر ادبیّات عربی بر سه اثر منثور فارسی می پردازد و سعی شده است ابتدا
مفاهیم ارائه شده و سپس تجزیه و تحلیل میشود و در پایان پیشنهادهایی ارائه می گردد.
ملخص الجهاز:
روش کار: اين چند صفحه که پيرامون تأثير ادبيات عرب بر سه اثر مهم ادبي فارسي نگارش يافته است ابتدا مقدمه کوتاهي راجع به تأثير ادب عربي قبل از اسلام و بعد از اسلام بر ادبيات فارسي مطرح شده و دلايلي براي ورود لغات عربي به آثار نويسندگان پارسي آورده شده است سپس مسائل ديني، سياسي، اجتماعي ، فرهنگي و ادبي که باعث ورود اين لغات گرديده مطرح شده و در ادامه پيرامون سه اثر منثور فارسي (گلستان ، مرزبان نامه ، جهانگشا) و به کارگيري آيات ، احاديث ، اصطلاحات ، لغات عربي بحث شده است .
در رابطه باشرط شماره ٤، هم ابن اثيروهم خطيب قزويني شرط موازنه و سجع را درآن ديده اندکه پاره هاي سجع بايد معنايي متفاوت از هم داشته باشند، اما نمونه هايي از قرينه هاي سجع در گلستان وجود دارد که هر دو از نظر معنا يکسان است و با شرط فوق در ديدگاه ابن اثير سازگار نيست و ترديدي وجود ندارد که از نظر بلاغيان اين عامل به عنوان نقصي فاحش در اثر سعدي قابل بحث است ؛ زيرا به هر حال ، تکرار به نوعي سبب تطويل ميشود که در عرف بلاغت ناپسند است ؛ مگر اين که از ديدگاه اطناب بگوييم که اين نوع از تکرار معنا در جهت تأکيد آن است که اين نيز ميتواند توجيهي براي اين نوع شگرد نويسندگي نويسنده اديب قلمداد شود.