خلاصة:
زندان در زمرﮤ نهادهایی است که از روزگاران گذشته و به اشکال مختلف وجود داشته است. در دوران پیشامدرن، این احتمال وجود داشت که هر مکانی کاربری زندان داشته باشد و به این علت است که از چاهها، قلعهها، خانهها، باغها و... در حکم زندان استفاده میشد؛ ولی در دورﮤ جدید تاریخ ایران، با حذف کاربریهای مختلف، فقط از ساختمانهایی مشخص با ساختار معین در حکم زندان استفاده میشد. ﻣﺴﺌﻠﮥ پژوهش پیش رو این است که با تکیهبر انبار تهران و زندان قصر، ساختار زندانهای پیشامدرن و مدرن را بررسی کند. اینکه انبار تهران در جایگاه زندانی پیشامدرن و زندان قصر بهمثاﺑﮥ زندانی مدرن چه ساختار و فضای کالبدی داشتند و اینکه از منظر ساختاری، بهاحتمال چه وجوه تشابه و تفاوتی را بین انبار و قصر ممکن است در نظر گرفت. بر این بنیاد، پرسش اصلی جستار کنونی این است: آیا میتوان زندانی همچون قصر را تداوم و استمرار انبار تلقی کرد؟ نتایج این جستار نشاندهندﮤ آن است که فضای کالبدی در این دو نوع زندان، مؤید گسستی آشکار از ساختار انبار قاجاری به زندان قصر پهلوی است که در آن از سادگی به پیچیدگی، از تاریکی به نور و از نبود حقوق به حقوق زندانی میرسیم.
Prisons are institutions that have existed in different forms from the past. In the pre-modern era، it was possible that any place of use would be a prison، and that is why wells، caves، houses، gardens and so on were used as prisons. But in the new era of Iranian history، with the removal of different uses، only certain buildings with a certain structure were used as a prison. The purpose of the forthcoming study is to examine the structure of pre-modern and modern prisons، relying on Tehran’s Anbar and Qasr prisons. What was the structure of Tehran's Anbar as a pre-modern prison and Qasr prison as a modern one? What are the similarities and differences between them? And on this basis، the main question of the current study is whether a prison like Qasr could be regarded as the continuation of Anbar. The results of this study indicate that the physical space in these two types of prisons proves a clear gap between Anbar’s Qajar-like structure and Qasr’s Pahlavi-like structure، in which، we get from the lack of rights to prisoners' rights، from simplicity to complexity، and from darkness to light.
ملخص الجهاز:
در سیاهچالهای پیشین بسیاری از این هزینهها بهطور کلی موضوعیت نداشت؛ زیرا آن سیاهچالها مشتمل بر محوطهای بودند که تمام زندانیان در یک جا حبس میشدند؛ اما زندان نوین از ساختاری پیچیده متشکل بود و برای ساختمان آن هزینههای هنگفتی نیاز بود.
محتمل است پیش از آن هم برخی زندانیان با کسان خود ملاقاتهایی داشتهاند؛ اما برای آنها این یک حق به شمار نمیآمد و زندانی هم این امکان را نداشت که به اجازهندادن مسئولان زندان در دادن ملاقات اعتراضی کند.
بسیاری از زندانیان سیاسی از نقاط مختلف کشور به تهران جلب شده بودند و بهطور طبیعی، خانوادههای آنها این امکان را نداشتند از حق ملاقات خود استفاده کنند.
بنابهنوشته پیشهوری، مسئولان امر در ادارﮤ زندان و ادارﮤ سیاسی، به خواست و میل خود در باب ملاقاتها نظر میدادند و عمل میکردند؛ چنانکه در سال 1309ش/1930م که سال نخست حبس او بود میگفتند زندانیان سیاسی باید در ادارﮤ سیاسی و در حضور بازپرسان آن اداره با بستگان و خانواد ﮤ خود ملاقات کنند و زندانیان به این روند معترض بودند.
انبار تهران در حکم زندانی از نوع پیشامدرن، ساختاری معین داشت؛ اینگونهکه زندانیان همه در محوطهای سرپوشیده، کنار یکدیگر و در کند و زنجیر دربند بودند و در این محوطه برای ورود نور هیچ روزن و پنجرهای وجود نداشت و از این نظر چنین ساختاری، زندانی را در تاریکی محض فرو میبرد؛ بنابراین برای اطلاق نام زندانهای پیشامدرن، سیاهچال از هر نامی بامسماتر است.
جالب اینکه حبس تاریک یا سیاهچال یکی از بخشهای زندان قصر بود که از آن برای مجازات زندانیان خاطی استفاده میشد.