خلاصة:
کشورهای در حال توسعه به واسطه سهم بزرگ بخش کشاورزی مشخص میشوند و قیمت و مصرف مواد غذایی از حساسیت بیشتری در این کشورها برخوردار است. با توجه به نیازهای معیشتی مردم شوکها در این کشورها بسیار پرهزینه هستند. اعمال سیاستهای مختلف میتواند باعث تغییرات اساسی در قیمت مواد غذایی و به تبع آن مصرف مواد غذایی شود. مطالعه حاضر تلاش دارد که اثر شوکهای پولی، مالی و نفتی را بر قیمت و مصرف مواد غذایی در ایران مورد بررسی قرار دهد. برای رسیدن به این هدف از یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی برای یک اقتصاد باز کوچک با توجه به خصوصیات اقتصادی کشور صادرکننده نفت استفاده شده است. پس از تبیین مدل از روش کالیبراسیون برای تعیین مقادیر ورودی استفاده شد. نتایج حاصل از شبیه سازی متغیرهای مدل، اعتبار مدل در توصیف نوسانات اقتصادی را تایید کرد. نتایج نشاندهنده اثر مثبت شوکهای پولی، مالی و نفتی بر مصرف مواد غذایی در دوره مورد بررسی است. همچنین بر اساس نتایج شوکهای پولی اثر بیشتری نسبت به شوکهای مالی و نفتی نشان میدهند.
ملخص الجهاز:
منظور و تقیپور (1395) در مطالعهای به بررسی آثار شوکهای پولی و بودجهی دولت و درآمدهای نفتی بر برخی متغیرهای بخش حقیقی و اسمی اقتصاد در چارچوب یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی از نوع مدل کینزی جدید که در آن سیاستگذاری پولی با رویکردهای قاعده و صلاحدیدی لحاظ شده است، پرداختند.
سیاستهای پولی یکی از مهمترین ابزارهای سیاستگزاری برای رسیدن به اهداف کلان اقتصادی از جمله توزیع عادلانه درآمد، افزایش نرخ رشد اقتصادی، دسترسی به سطح اشتغال و ثبات قیمتها است؛ به طور کلی هدف مشترک سیاستهای پولی و مالی این است که تولید را در نزدیکی اشتغال کامل نگاه داشته و سطح قیمتهای موجود در اقتصاد را تثبیت کنند؛ چرا که بروز مازاد تقاضا موجب تورم خواهد شد و از طرف دیگر کمبود تقاضا نیز بیکاری نیرویکار و افت قیمتها را در پی خواهد داشت.
سیاستهای پولی متداول، بیشتر از طریق ابزارهایی مانند تعیین نرخ بهره و حجم پول در اقتصاد شناخته میشوند؛ اما با توجه به شرایط اقتصاد ایران، قاعدهی رشد پایهی پولی، جهت عکسالعمل بانک مرکزی به سطح تولید و تورم در نظرگرفته میشود (کمیجانی و توکلیان، 1391).
4- تصریح مدل تعادل عمومی پویای تصادفی در مدل مورد نظر این مقاله، چارچوب تحلیلی مدلهای تعادل عمومی پویای تصادفی با توجه به خصوصیات اقتصادی کشور صادرکننده نفت گسترش مییابد؛ لذا پارادایم مورداستفاده در فرایند ساخت مدل، پارادایم نیوکینزینی است؛ ولی با وجود آنکه در اکثر مدلهای DSGE نیوکینزی، دولت حضور مؤثری ندارد و اصولا Hamdi & Sbia Barro & Sala-i-Martin Dar & Amirkhalkhali این مدلها برای تحلیل سیاستهای پولی گسترش یافتهاند؛ لیکن در مقالهی حاضر، به دلیل نقش پررنگ دولت در اقتصاد ایران، دولت، بودجهی آن و شوک مخارج دولت وارد مدل شده است.