خلاصة:
زمینه و هدف: رفتار اشتراک دانش از عوامل زیادی تاثیر می پذیرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر عوامل شناختی _ اجتماعی بر رفتار اشتراک دانش اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد.
روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد250 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. برای سنجش هر یک از متغیرهای پژوهش چندین پرسشنامه معتبر مبنای کار قرار گرفت که شرح آنها در متن آمده است. روایی صوری _ محتوایی و سازه ای پرسشنامه های طراحیشده بررسی و تایید شد. پایایی پرسشنامه ها نیز پس از انجام پیش آزمون با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که نتایج نشان داد همه پرسشنامه ها از پایایی بالا و قابل قبولی برخوردارند. برای بررسی روابط بین متغیرها و برازش مدل پژوهش نیز از روش مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزار لیزرل استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که میانگین عوامل شناختی _ اجتماعی و همچنین رفتار اشتراک دانش و ابعاد آن در میان جامعه پژوهش کمتر از حد مطلوب است. در میان عوامل شناختی _ اجتماعی، «دیدگاه مشترک» بیشترین و «اعتماد» کمترین میانگین را دارند. در میان ابعاد رفتار اشتراک دانش نیز «تمایل به استفاده از دانش» بیشترین و «تمایل به اشتراک دانش» کمترین میانگین را دارد. بررسی میزان برازش مدل پژوهش حاکی از برازش خیلی خوب مدل است. بر اساس مدل برازششده، متغیر «اعتماد» 89/0، متغیر «دیدگاه مشترک» 57/0 و متغیر «قوت رابطه» 73/0 بر رفتار اشتراک دانش اعضای هیئت علمی تاثیرگذار هستند.
نتیجه گیری: رفتار اشتراک دانش یک فعالیت و رفتار اجتماعی است که بیش از هر چیز تحت تاثیر عوامل شناختی _ اجتماعی قرار دارد. از اینرو، برای بررسی رفتار اشتراک دانش و بهبود وضعیت آن در سازمانها باید به این عوامل توجه ویژه نمود. اعتماد، قوت رابطه و دیدگاه مشترک از مهم ترین این عوامل هستند.
ملخص الجهاز:
در میان سازمانهای مختلف، دانشگاهها بهعنوان سازمانهای مبتنی بر دانش که عمده فعالیتهای آنها بر محور دانش است، اشتراک دانش در آنها از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار است (جین و سیدهو<FootNote No="75" Text=" Jain &amp;amp; Sidhu"/>، 2007؛ کیم و جو<FootNote No="76" Text=" Kim &amp;amp; JU"/>، 2008؛ لاو، یانگ و شی<FootNote No="77" Text=" Lou, Yang &amp;amp; Shih"/>، 2008؛ نوردین، داد و عثمان<FootNote No="78" Text=" Nordin, Daud &amp;amp; Osman"/>، 2012؛ فالوود، روالی و دیلبرگ<FootNote No="79" Text=" Fullwood, Rowley &amp;amp; Delbridge"/>، 2013).
بررسی پژوهشها و مطالعات انجامشده در زمینۀ اشتراک دانش بهویژه در بین اعضای هیئت علمی نشان میدهد در بیشتر این پژوهشها به زیرساختها و مسائل سازمانی، فنی و فناوری توجه شده است، حال آنکه به گفتۀ صاحبنظران مختلف (کرستین، سیاکس و بلستراپ<FootNote No="82" Text=" Kerstin, Siakas &amp;amp; Balstrup"/>، 2010؛ وانوارن<FootNote No="83" Text=" Van Vuuren"/>، 2011) اشتراک دانش یک فعالیت و رفتار اجتماعی است که در بافت و فضای اجتماعی رخ میدهد، بنابراین عوامل مختلف انسانی از جمله عوامل شناختی _ اجتماعی بیش از سایر عوامل بر آن تأثیر دارد.
با توجه به آنچه گفته شد، پژوهش حاضر با این پرسش عمده روبهروست که وضعیت اشتراک دانش میان اعضای هیئت علمی که در پژوهش های پیشین نامطلوب گزارش شده است (ژنگ و فای<FootNote No="85" Text=" Zhang &amp;amp; Fai"/>، 2012؛ ایزی<FootNote No="86" Text=" Eze"/> و همکاران، 2013؛ فالوود، روالی و دیلبرگ، 2013؛ عربشاهی، 1392؛ نعمتی، انارکی و نوشین فرد، 1392) تا چه حد متأثر از عوامل شناختی _ اجتماعی است؟ از اینرو، این پژوهش با ارائه یک مدل مفهومی بهدنبال بررسی میزان تأثیر عوامل شناختی _ اجتماعی بر رفتار اشتراک دانش در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد است.