خلاصة:
رفتوآمدهای روزانه، یکی از مهمترین پیامدهای نبود تطابق فضایی میان مکان سکونت و کار است. پژوهشگران، برنامهریزان و سیاستگذاران در سالهای اخیر به این پدیده به سبب آثار اقتصادی، اجتماعی و محیطی آن در مقیاس شهری و منطقهای توجه ویژهای داشتهاند. هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائة تصویری کلی از رفتوآمدهای روزانه در مناطق شهری ایران و شناسایی کانونهای استقرار جمعیت شاغل شناور شهری است. دادههای استفادهشده، نتایج بهدستآمده از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 و روش پژوهش به صورت توصیفی - تحلیلی و اکتشافی است. نتایج پژوهش نشان میدهد 05/9 درصد از جمعیت شاغل شهری کشور به صورت روزانه میان نقاط شهری جابهجا میشوند؛ با این حال توزیع فضایی جمعیت شاغل شناور شهری بسیار ناهمگن است. کانونهای اصلی تمرکز جمعیت شناور، مناطق کلانشهری کشور از قبیل تهران و اصفهان است. درواقع گذار از کلانشهر به منطقة کلانشهری سبب شده است بازار کار مستقر در نقاط شهری با گسترش دامنة فضایی خود، تبدیل به بازار کار منطقهای شود و روزانه حجم چشمگیری از رفتوآمدها از محل سکونت به محل کار در فواصل طولانی شکل گیرد. با وجود تحول در ساختار فضایی کلانشهرهای ایران و گذار به سمت مناطق کلانشهری، الگوی بیشتر رفتوآمدهای روزانه به دلیل تسلط الگوی تکهستهای، از حومهها به سمت شهرهای مرکزی است؛ با این حال نشانههایی از رفتوآمدهای درونحومهای و از شهرهای مرکزی به حومهها نیز دیده میشود.
ملخص الجهاز:
"نتایج بهدستآمده از تحلیل آمارة Getis-Ord Gi* با بهرهگیری از ماتریس وزنی نزدیکترین همسایهها نشان میدهد براساس شاخص میزان شناوری جمعیت شاغل شهری، دو خوشة اصلی و چندین خوشة فرعی کانونهای استقرار جمعیت شاغل شناور شهری در سطح مناطق شهری ایران تشخیص داده میشوند (شکل 3)؛ خوشة اصلی اول در منطقة کلانشهری تهران شکل گرفته و شامل حدود 60 شهر از استانهای تهران، البرز و قزوین است.
شکل- 4: منطقة شهری تهران، کرج، قزوین و شکلگیری مهمترین بازار کار منطقهای در ایران (منبع: نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 و نگارندگان پژوهش) به تصویر صفحه مراجعه شود استانهای اصفهان و چهارمحال و بختیاری در سال 1390، 132 شهر و بیش از 689/4 میلیون نفر جمعیت شهری داشتهاند؛ از این تعداد جمعیت شهری، حدود 56/83 درصد در 80 شهر شکلدهندۀ کانون تمرکز جمعیت شناور استقرار یافتهاند.
مقایسة بین میانگین فاصلة شهرها در درون هر خوشة شهری و میانگین فاصلة شهرها در استانهای محل استقرار خوشهها نشان میدهد میانگین فاصلة شهرها در درون خوشهها به طور معناداری کمتر از میانگین فاصلة شهرها در استانهای مربوطه است؛ برای نمونه میانگین فاصلة شهرها در خوشة شهری تبریز حدود 8 کیلومتر و میانگین فاصلة شهرها در استان آذربایجان شرقی حدود 15 کیلومتر است؛ علاوه بر این تحلیل، تصاویر ماهوارهای نیز بههمپیوستگی شهرهای مرکزی و حومههای شهری و روستایی پیرامون آنها و شکلگیری مناطق شهری بههمپیوسته را در کانونهای استقرار جمعیت شاغل شناور شهری تأیید میکند؛ با این حال ساختار فضایی موجود با فرایند گذار از کلانشهر به منطقة کلانشهری و شکلگیری مناطق شهری چندهستهای، الگوی غالب در کشورهای توسعهیافته، تفاوت دارد."