ملخص الجهاز:
"چرا که اولا،صنعت بیمههای هوایی بعنوان یک صنعت واحد در تمام دنیا شناخته شده و خسارات وارده در هر نقطهای از جهان بر روی این صنعت در سایر بازارهای بیمههای هوایی دنیا تاثیر منفی خواهد گذاشت ثانیا،ناوگان حمل و نقل هوایی ایران پس از انقلاب و آغاز تحریمهای تجاری علیه ایران کمتر موفق به نوسازی گشته و در حال حاضر یک ناوگان قدیمی بوده که حتی جایگزین کردن هواپیماهای ساخت کشورهای شرقی و یا هواپیماهای دست دوم غربی نه تنها مشکلی از دوش این صنعت برنداشته بلکه مشکلات دیگری بر آن افزوده است و ثالثا،تحریمهای تجاری ذکر شده گریبانگر صنعت بیمه نیز میباشد چرا که در اخذ پوشش اتکایی ریسکهای بزرگ هوایی،بیمهگران ایرانی میبایست ریسکهای خود را در بازارهای معتبر غیر آمریکایی تقسیم نمایند، لذا تنها ظرفیت محدودی از بیمهگران معتبر اتکایی هوایی غیر آمریکایی باقی میماند که شرکتهای بیمه را ناچار میسازد همواره ریسکهای خود را در این بازارها تقسیم نمایند.
مدیران ریسک یعنی کسانیکه مسئولیت تقسیم و توزیع میلیاردها دلار ریسک را در بازار بیمههای هوایی دنیا از جانب شرکتهای هواپیمایی و شرکتهای سازنده هواپیما دارند،شاید همچنان از وجود پشتانه مالی بیمهگران احساس اطمینان مینمایند اما آیا آنها واقعا آگاهی لازم از اینکه بیمهگران مستقیم و یا بیمهگران اتکاییشان چقدر قدرتمند و قابل اطمینان هستند،دارند؟آیا آنها میدانند چه مقدار در میان چه تعداد بیمهگران اتکایی و به چه مقدار واگذار شده است؟آیا ایشان از این موضوع مطلعند که تعداد زیادی از بیمهگران ایشان دارای سقف محدودی برای بیمههای اتکایی خویش بوده و در صورت بوجود آمدن فقط دو خسارت فاجعهبار در طول مدت پوشش عملا بیمه اتکایی ایشان منقضی میگردد؟ یک هواپیما حامل 362 مسافر و 19 خدمه سقوط کرد در هنگام اعلام خبرهایی از این دست همه توجهها بسوی آن جلب میشود."