خلاصة:
هدف: واحدهای کسبوکار بهدلیل کمتوجهی به محیط رقابتی و نداشتن استراتژی دقیق برای مقابله با این شرایط، با مشکل روبهرو میشوند، یکی از مهمترین عواملی که موجب میشود سازمانها مزیت رقابتی پایدار داشته باشند، سرعت پاسخگویی در زمینه نیازهای بازار و مشتریان با توجه به منابع در اختیار است؛ از این رو موضوع جهتگیری استراتژیک در این زمینه بسیار کاربردی است. هدف پژوهش حاضر نیز طراحی و تبیین مدل جهتگیری استراتژیک در شرکتهای دانشبنیان ایران است. روش: روش پژوهش ماهیت اکتشافی دارد و از نظر هدف بنیادین بهشمار میرود. جامعه آماری، خبرگان شرکتهای دانشبنیان واقع در پارکهای علم و فناوری ایران است. خبرگان این پژوهش در زمینه تشکیل استارتآپها دارای تخصص هستند. همه 19 فرد انتخابشده در زمینه جهتدهی به شرکتهای خود در راستای بهبود عملکرد و ورود به بازار، تجربه کافی داشتند. رویکرد نمونهگیری بهصورت هدفمند و گلوله برفی است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش دادهبنیاد و برای گردآوری دادهها از مصاحبه عمیق استفاده شد. یافتهها: یافتههای تحقیق، شناسایی ابعاد آیندهگرایی، بازارگرایی، هزینهگرایی، یادگیری، رسمیتگرایی، برندگرایی، نوآوری، کارآفرینی و در نهایت سلطهگرایی است. نتیجهگیری: نتایج تحقیق به شناسایی این مقولهها انجامید: در زمینه شرایط علی، آیندهگرایی؛ در زمینه پدیده اصلی، بازارگرایی؛ در رابطه با شرایط مداخلهگر، هزینهگرایی و یادگیریگرایی؛ در بخش بستر حاکم، رسمیتگرایی و در رابطه با راهبرد اصلی، مقولههای برندگرایی، نوآوری گرایی و کارآفرینیگرایی شناسایی شد. شایان ذکر است که پیامد اصلی مدل، سلطهگرایی در بازار بود.
ملخص الجهاز:
طراحي و تبيين مدل جهت گيري استراتژيک در شرکت هاي دانش بنيان ايران سعيد حبيبي * نويسنده مسئول ، دکتري مديريت بازرگاني ، پرديس کيش دانشگاه تهران ، کيش ، ايران .
ir چکيده هدف : واحدهاي کسب وکار به دليل کم توجهي به محيط رقابتي و نداشتن استراتژي دقيق براي مقابله با اين شرايط ، با مشکل روبـه رو مي شوند، يکي از مهم ترين عواملي که موجب مي شود سازمان ها مزيـت رقـابتي پايـدار داشـته باشـند، سـرعت پاسـخگويي در زمينـه نيازهاي بازار و مشتريان با توجه به منابع در اختيار است ؛ از اين رو موضوع جهت گيري استراتژيک در اين زمينه بسيار کاربردي اسـت .
از طرفي ممکـن است تحت شرايط حاکم بر صنايع مختلف ، عوامل متفاوتي شکل دهنده جهت گيري استراتژيک سازمان ها بوده و سينرژي يا هم افزايي ايجاد شده بين اين عوامل تحت نيروهاي پيشران يا ابعاد درون سازماني متفاوت ، به اثرگذاري متفـاوت ايـن عوامل منجر شود.
اين استدلال بين انديشمندان حوزه سازماني و بازار وجود دارد که منابع نامشهود، مانند جهت گيري استراتژيک ، براي موفقيت شرکت ها در بازار حياتي است (مرليس و تيلي و لـي ، ٢٠١١)؛ زيرا اين جهت گيري ها زمينه بهبود و تقويت توانمندسازي و مزيت رقابتي را در سازمان فراهم مـي کننـد.
Strategic orientations, marketing capabilities and firm performance: An empirical investigation in the context of frontline managers in service organizations.
Strategic orientations, marketing capabilities and firm performance: An empirical investigation in the context of frontline managers in service organizations.