خلاصة:
در عصر حاضر با توجه به رشد و گسترش شهرها، مسائل شهرسازی و مفاهیمی مانند شهر و شهروندی به مهمترین مسائل تأثیرگذار بر زندگی انسان در ابعاد کمّی و کیفی تبدیل شدهاند؛ بنابراین پرداختن به تئوریهای جدید شهرسازی مانند شهر زیستپذیر با اهدافی ازقبیل حل مشکلات شهری، ارتقای کیفیت زندگی در شهر، کارآمدی مدیریت شهری و راهبری شهر به سمت و سوی مطلوبیت بیشتر با احترام گذاشتن به ارزشهای بومی و محلی بیش از پیش اهمیت یافته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و ارزیابی وضعیت زیستپذیری مناطق پنجگانۀ شهر زاهدان از دیدگاه شهروندان انجام شده است. ماهیت این پژوهش «توصیفی-تحلیلی» و از نوع «کاربردی» است. جمعآوری دادهها و اطلاعات با استفاده از پرسشنامه صورت گرفته است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و جامعۀ نمونۀ پژوهش 400 نفر تعیین شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS و تحلیل رگرسیون، آزمون T تکنمونهای و در مرحلۀ نهایی بهمنظور بررسی زیستپذیری و رتبهبندی مناطق 5گانۀ شهر زاهدان، از آزمون کروسکال والیس استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که متغیّر درآمد با مقدار بتای 322/0 بیشترین تأثیر را بر میزان رضایتمندی ساکنان شهر زاهدان از شاخصهای زیستپذیری دارد. نتایج آزمون T تکنمونهای بیانگر آن است که میانگین کلی شاخصهای زیستپذیری 67/2 و پایینتر از حد متوسط است. از میان ابعاد مورد مطالعه، «بُعد اجتماعی» با میانگین 02/3، در حد متوسط قرار دارد و از وضعیت مطلوبتری برخوردار است؛ البته با توجه به سطح معنیداری که از 05/0 بالاتر بوده، بهلحاظ آماری این رابطه معنیدار نیست و نمیتوان این نتیجه را به کل جامعه تعمیم داد؛ درحالی که «بُعد اقتصادی» با میانگین 54/2، «بُعد چالشهای شهری» با میانگین 64/2 و «بُعد زیرساختهای شهری» با میانگین 50/2 کمتر از حد متوسط میباشند و وضعیت نامطلوبی دارند. نتایج آزمون کروسکال والیس نشان میدهد که از میان مناطق 5گانۀ شهر زاهدان، منطقۀ 1 با میانگین رتبهای 83/243، دارای بیشترین زیستپذیری است. درمقابل، منطقۀ 4 با میانگین رتبهای 33/137، دارای کمترین زیستپذیری در بین مناطق 5گانۀ شهر زاهدان است.