خلاصة:
این مقاله در پی پاسخ به این سؤال است که الگوی بازدارندگی حزبالله از چه مؤلفههایی تشکیل شده و بحران سوریه چه تأثیراتی بر روی آن داشته است؟ نویسنده این مقاله بر آن است که بحران سوریه، توان تاکتیکی و عملیاتی حزبالله را افزایش داده و این امر در کنار تقویت توان فنی و تسلیحاتی، موجب ارتقای سطح تهدیدهای آن شده است؛ بهگونهای که سه جزء مهم بازدارندگی یعنی توان تهدید، تهدید معتبر و انتقال پیام بازدارنده در چارچوب بازدارندگی این جنبش محقق شده است. بر این اساس، خودداری اسرائیل از اقدام به جنگ علیه حزبالله، بیانگر موفقیت الگوی بازدارندگی این جنبش است. البته حزبالله به دلیل ماهیت نامتقارن استراتژی و تاکتیکهایش، نیازمند توسعه مؤلفههای مؤثر بازدارندگی در برابر اسرائیل است. روش این پژوهش، تحلیلی- توصیفی و شیوه جمعآوری دادههای آن نیز به صورت کتابخانهای بوده است.
This article aims to analyze the components of the deterrence policy adopted by Lebanon's Hezbollah and explains how it has been influenced by the crisis in Syria. The researcher argues that the Syrian crisis has led to an increase in the tactical and operational capabilities of Hezbollah، which، coupled with its enhanced technological and military power، has enabled it to present a greater threat. This means that the group's policy has the three main elements of deterrence، namely the ability to pose a threat، credible threat and the conveyance of a deterrent message. Israel's refusal to wage a war against Hezbollah shows that the movement's deterrence strategy has been successful. However، Hezbollah، due to the asymmetric nature of its strategies and tactics، needs to increase its deterrence posture in the face of Israel. The research adopted an analytical descriptive method and a library-based approach was used to gather the data.
ملخص الجهاز:
ارزيابي تغييرات الگوي بازدارندگي حزب الله لبنان در برابر رژيم صهيونيستي تاريخ دريافت : ١٣٩٦/١٢/١٥ تاريخ پذيرش : ١٣٩٧/٠٣/٠٦ سعيد ساسانيان چکيده اين مقاله در پي پاسخ به اين سـؤال اسـت کـه الگـوي بازدارنـدگي حـزب الله از چـه مؤلفه هايي تشکيل شده و بحران سوريه چه تأثيراتي بر روي آن داشته است ؟ نويسنده اين مقاله بر آن است که بحران سوريه ، توان تاکتيکي و عملياتي حـزب الله را افـزايش داده و اين امر در کنار تقويت توان فني و تسليحاتي، موجب ارتقاي سطح تهديـدهاي آن شده است ؛ به گونه اي که سه جزء مهم بازدارندگي يعني توان تهديد، تهديد معتبر و انتقال پيام بازدارنده در چارچوب بازدارندگي اين جنبش محقق شـده اسـت .
نويسـنده در پاسـخ بـه ايـن سـوال بـا محوريـت دادن بـه دستاوردهاي مشارکت حزب الله در بحران سوريه ، توانمنديهاي اين جنبش را در سه سـطح فني، تاکتيکي و عملياتي مورد بررسي قرار داده و معتقد است حزب الله لبنان با رعايت قواعد متعارف بازدارندگي در چارچوب بازدارندگي متقابل و نامتقارن ، توانسته است مانع از تجاوز اسرائيل شود.
تقويت قدرت نظامي در حوزه هاي فني، تاکتيکي، عملياتي و راهبردي و برآورد اسرائيل از اين قـدرت ، تـلاش بـراي 44 فصلنامه مطالعات راهبردي، شماره ٧٩ بهار ٩٧ بيان امکان پذيربودن تهديدهاي حزب الله از سوي نصرالله و انتقال پيام بازدارنده دقيق و عيني همچون نوع تقابل و اهداف مورد هجوم در سرزمين هاي اشغالي همراه با اهميت قائل شـدن جامعه صهيونيستي براي تهديدهاي مطرح شده از سـوي نصـرالله ، عمـلا منجـر بـه اعتـراف مقامات صهيونيست به امکان تحقق اين تهديدها و تلاش براي طراحي راه هاي مقابلـه و يـا کاهش اين تهديدها شده است .