خلاصة:
قرن اخیر، زمانة استیلای تفکر پستمدرن در ساحت فلسفه و الهیات غرب است. همانگونه که در مدرنیته، مرجع حقیقت با انفصال از عالم متافیزیک در عقل خودبنیاد انسان قرار داده شد، بنیاد اندیشه و الهیات پستمدرن مسیحی، بر نفی وجود هرگونه حقیقتی در جهان و انفصال زندگی سیاسی ـ اجتماعی، از عرصه الهیات و عالم متافیزیکی صورت گرفت. طرح مفهوم «الهیات سیاسی» که با اشمیت آغاز شد، نشانی از توجه مجدد متالهان غرب، به نقش دین در عرصه سیاسی ـ اجتماعی است. اریک وگلین نیز با خوانش جدید از مفهوم «حقیقت»، به اندیشهورزی در این زمینه پرداخته است. وگلین را میتوان از قائلان به پیوند میان الهیات، عرفان و سیاست دانست. او مفهوم حقیقت را بنیاد فلسفه خویش قرار دارد. مسئله این نوشتار، این است که وگلین، چه فهم تازهای از نسبت میان الهیات و امر سیاسی ارائه میدهد؟ به نظر میرسد، وگلین با نقد روایت مدرن و پستمدرن، بنیاد نظم سیاسی را در پیوند با حقیقت متکی بر وحی و اتصال متجدد به عالم متافیزیکی و عرفانی قرار میدهد.
The present century is the age of dominant post-modernist thinking in the realm of philosophy and west theology. In modernism, the reality source was established in the self-contained wisdom of human-being by separation from metaphysical world; in a similar vein, the basis of the Christian postmodern thought and theology was established on negating any reality in the world and separation of socio-political life from the realm of theology and metaphysical world. The concept of “political theology” proposed by Schmitt, indicated the reconsideration of the role of religion in socio-political arena by western thinkers. Offering a new reading of the concept of reality, Erik Voegelin has investigated this realm. Voegelin can be considered as believing in a connection among theology, mysticism and politics. He established the concept of reality as the basis of his own philosophy. The question of this study concerns the new reading that Voegelin offers about the relationship between theology and political act? It seems that by criticizing modern and postmodern narratives, Voegelin establishes the basis of the political order on connection with reality based on revelation and reconnecting with metaphysical and mystical world.
Keywords: Political theology, Christianity, Mysticism, Reality, Political act, Modernism, Eric Voegelin
ملخص الجهاز:
"همانگونه که در مدرنیته، مرجع حقیقت با انفصال از عالم متافیزیک در عقل خودبنیاد انسان قرار داده شد، بنیاد اندیشه و الهیات پستمدرن مسیحی، بر نفی وجود هرگونه حقیقتی در جهان و انفصال زندگی سیاسی ـ اجتماعی، از عرصه الهیات و عالم متافیزیکی صورت گرفت.
مسئله این نوشتار، این است که وگلین، چه فهم تازهای از نسبت میان الهیات و امر سیاسی ارائه میدهد؟ به نظر میرسد، وگلین با نقد روایت مدرن و پستمدرن، بنیاد نظم سیاسی را در پیوند با حقیقت متکی بر وحی و اتصال متجدد به عالم متافیزیکی و عرفانی قرار میدهد.
اریک وگلین(Eric Voegelin) (1901ـ1985)، متأله و فیلسوف آلمانی، از قائلان به الهیات سیاسی، در تلاش برای بازتعریف مفهوم «حقیقت» و برقرار نمودن نسبت میان امر سیاسی و حقیقت برآمد.
این مقاله، درصدد است تا با واکاوی مفهوم «حقیقت» در اندیشة وگلین، به این پرسش پاسخ دهد که او چه درک تازهای از مفهوم و جایگاه حقیقت در حوزه امر سیاسی ارائه میدهد؟ در اندیشة او، حقیقت چه جایگاهی دارد و نسبت حقیقت با امر سیاسی چیست؟ این نوشتار، بر آن است که وگلین با تأکید بر پیوند الهیات و سیاست و ارائه قرائتی دینی از مفهوم حقیقت، نهتنها به طرح مجدد این مفهوم پرداخت، بلکه ضرورت توجه به حقیقت برآمده از دین را به عنوان بنیاد امر سیاسی تأکید نمود.
بهعبارتدیگر، وگلین برای طرح نظریه خویش، ابتدا با بررسی سیر تاریخی مفهوم حقیقت تلاش میکند تا این مفهوم را در دورههای مدرن و پسامدرن، مورد تجزیه و تحلیل قرار داده، بیبنیادی حقیقت برآمده از تجدد را نشان دهد."