خلاصة:
با توجه به جایگاه بانکها در اقتصاد کشور و اهمیت ارزیابی عملکرد آنها, این مطالعه کارایی بانکهای کشور را طی دوره 1393-1389 مورد بررسی قرار میدهد. اگرچه مطالعات بسیاری در زمینه کارایی و بهرهوری بانکها با روش DEAصورت گرفته است, اما اکثر این مطالعات, ساختار درونی آنها را در ارزیابی کارایی نادیده میگیرند. هدف از این مطالعه بررسی کارایی17 بانک کشور با استفاده از مدل تحلیل پوششی دادههای شبکهای(NDEA) است . در این تحقیق,نیروی کار, داراییهای ثابت و هزینه اداری و عمومی به عنوان نهاده وارد مدل میشوند, سپرده بانکها به عنوان یک متغیر واسطه(ستانده در مرحله اول و نهاده در مرحله دوم), سود بانکها به عنوان ستانده مطلوب نهایی و مطالبات معوق بانکها به عنوان ستانده نامطلوب در مدل در نظر گرفته میشود. همچنین متغیرها با توجه به نقشی که در ساختار درونی بانکها دارند, در مدل وارد میشوند. نتایج نشان میدهد که به جز دو بانک, تمام بانکهای مورد بررسی کمتر از سطح کارا در دوره مورد بررسی عمل کردهاند. عملکرد بعضی از بانکها بسیار ضعیف بوده و بانکهایی که نسبت بالاتری از مطالبات معوق را دارا هستند, عمدتا کارایی پایین تری دارند. در نهایت مطالعه حاضر تایید می-کند که اکثر بانکهای ایران از سطح کارا فاصله زیادی دارند. لذا پیشنهاد می شود که بانکها برای فعالیت در سطح کارا, استفاده بهینه از منابع و کاهش سطح مطالبات معوق را مد نظر قراردهند.
ملخص الجهاز:
هدف از این پژوهش بررسی کارایی 18 بانک کشور با استفاده از مدل تحلیل پوششی دادههای شبکهای (NDEA) است.
Tone Avkiran Assaf, et al.
Barros and Wanke Ebrahimnejad, et al.
بعضی از پژوهشها نیز، مطالبات معوق را به عنوان متغیر Bikker and Bos Berger and Humphrey Paradi and Zhou Fukuyama and Weber 7 از جمله مطالعاتی که از مدل تحلیل پوششی دادههای شبکهای (NDEA) در ارزیابی عملکرد بانکها استفاده کردند، میتوان به مطالعات آوکیران، (2015)؛ لوزانو، (2015)؛ کوون و لی، (2015)؛ ابراهیمنژاد و همکاران، (2014)؛ وانک و باروس، (2014)؛ فوکویاما و وبر، (2013)؛ اختر و همکاران، (2013)؛ فوکویاما و وبر، (2010)؛ ژانگ، (2010) اشاره کرد.
با توجه به موارد فوق، در این پژوهش با استفاده از مدل تحلیل پوششی دادههای شبکهای (NDEA)، ساختار درونی بانکها را مورد بررسی قرار داده و از سپردههای بانکها هم بهعنوان Sub-DMU کنترل در تابع کارایی میبینند.
در این میان مطالعات لوزانو، (2015)؛ فوکویاما و وبر، (2010)؛ لیو و همکاران، (2015)؛ اختر و همکاران, (2013)؛ آوکیران، (2014)؛ فوکویاما و وبر، (2013)؛ هوانگ و همکاران، (2014) نیز در مطالعات خود با استفاده از تحلیل پوششی دادههای شبکهای (NDEA) مطالبات معوق را به عنوان ستانده نامطلوب وارد مدل کردند، مطالعات فوجی و همکاران، (2014) و باروس و همکاران، (2012) از توابع مسافت جهتدار و مطالعه آساف و همکاران (2013) از تحلیل اقتصاد سنجی بیزین جهت برازشهای خود استفاده کردند.
در رابطه با متغیر مطالبات معوق باید به این نکته اشاره کرد که تقریبا تمامی مطالعاتی که کارایی بانک را همراه با ستاندهی نامطلوب مورد ارزیابی قرار میدادند، از این متغیر در مدل استفاده کردند.