خلاصة:
رشد سریع نواحی سکونتگاهی سبب شده است تا تعیین نقاط مناسب جهت اهداف توسعه شهری به عنوان یکی از دغدغه های مدیران شهری محسوب شود. بر این اساس در تحقیق حاضر سعی بر آن است تا فضای طبیعی شهر هرسین جهت توسعه نواحی سکونتگاهی با نگاه توسعه آتی و بینش پیراشهری مورد واکاوی قرار گیرد. پژوهش حاضر مبتنی بر روش-های کتابخانه ای، میدانی و نرمافزاری است. در این تحقیق به منظور بررسی و پهنه بندی مناطق مساعد برای توسعه شهری از 8 معیار ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از رودخانه، فاصله از گسل، لیتولوژی، راه ارتباطی و کاربری اراضی استفاده شده است. برایند روش کار ترکیبی از تهیه لایه های اطلاعاتی در محیط ARC GIS، استاندارد سازی به روش منطق فازی، وزن دهی در قالب مدل AHP و پهنه بندی با استفاده از دو مدل OWA و WLC بوده است. نتایج نشان داد که محدوده و پهنه شهری فعلی هرسین به لحاظ پارامترهای محیطی و ژئومورفولوژیکی موجود در پژوهش در شرایط نسبی مناسبی قرارداشته و بر مبنای مدل های به کارگیری شده OWA و WLC به ترتیب داری 8/8 و 6/9 کیلومترمربع وسعت است. با این وجود مناطق نامناسب و نیز بسیار نامناسب در مسیر توسعه و مکانیابی شهری هرسین وجود دارند که غالبا شامل واحد کوهستان و مناطق پرشیب و مرتفع، حریم رودخانه و گسل ها هستند. نتیجه نهایی پژوهش بیانگر نقش قابل توجه واحدهای ژئومورفیک در شکل گیری سیستم های شهری بوده و بر این اساس می توان گفت که پژوهش حاضر با نگرش سیستمی- مقایسه ای موجود الگویی کارا در مسیر مدیریت توسعه های پیراشهری در آینده می باشد.
ملخص الجهاز:
نتایج نشان داد که محدوده و پهنه شهری فعلی هرسین به لحاظ پارامترهای محیطی و ژئومورفولوژیکی موجود در پژوهش در شرایط نسبی مناسبی قرارداشته و بر مبنای مدل های به کارگیری شده OWA و WLC به ترتیب داری ٨/٨ و ٩/٦ کیلومترمربع وسعت است .
در این تحقیق به منظور بررسی و پهنه بندی مناطق مساعد برای توسعه شهری ، از ٨ معیار ارتفاع ، شیب ، جهت شیب ، فاصله از رودخانه ، فاصله از گسل ، لیتولوژی ، راه ارتباطی و کاربری اراضی استفاده شده است .
در این تحقیق به منظور بررسی و پهنه بندی مناطق مساعد برای توسعه شهری ، از ٨ معیار ارتفاع ، شیب ، جهت شیب ، فاصله از رودخانه ، فاصله از گسل ، لیتولوژی ، راه ارتباطی و کاربری اراضی استفاده شده است .
بر این اساس در تحقیق حاضر با استفاده از معیارهای مورد نظر نواحی مستعد توسعه شهری هرسین در آینده شناسایی شده است .
ارزیابی لایه های اطلاعاتی بیانگر این است که از نظر شیب و ارتفاع مناطق شمالی محدوده مطالعاتی که منطبق بر کوهستان بیستون است دارای تناسب پایینی برای اهداف توسعه شهری می باشد.
طبقه نسبتا مناسب در مدل های OWA و WLC به ترتیب با وسعت ٣٥ و ٣٥/٨ کیلومترمربع بخش عمده ای از محدوده را شامل می شود، بیشتر شامل حاشیه غربی و شرقی محدوده مطالعاتی است که اغلب به دلیل نزدیکی به خطوط گسل و در جاهایی به علت داشتن شیب بیش از ٢٠ درصد در این طبقه واقع شده است .