خلاصة:
پس از نگارش کتب اربعه در سدههای چهارم و پنجم هجری، کتاب «وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه» از مهمترین جوامع حدیثی به شمار میرود که به عنوان مرجع روایی فقیهان امامیه، جایگزین کتب اربعه شد. از سوی دیگر، جایگاه ویژهی جناب شیخ حر عاملی در میان عالمان اخباری، ضرورت بازشناسی و واکاوی مبانی اعتبارسنجی حدیث از منظر وی را ایجاب میکند. وسائل الشیعه هرچند بر مبنای مکتب اخباری تنظیم و تبویب شده است اما هنوز هم نقطهی کانونی و محوری در فقه شیعه به شمار میرود و با افول تفکر اخباری همچنان تا عصر ما پایدار مانده است. از سوی دیگر، مکتب آیتالله خویی در حدیث پژوهی معاصر بهعنوان اصلیترین جریان، ناقد نظریات پژوهشگرانی است که رویکرد حداکثری به حدیث دارند. این نوشتار تلاش میکند تا با مقایسهی کلی این دو مکتب، گامهای بعدی را در زمینهی تدوین هندسهی جامع اعتبارسنجی احادیث فراهم گرداند تا با نگاهی عمیقتر، ملاکهای افزاینده و کاهندهی اعتبارسنجی مورد بازشناسی قرار بگیرند. توجه به منابع متقدم و اعتباربخشی به این آثار، محوریترین نقطه در دیدگاه شیخ حرّ را تشکیل میدهد که برپایهی نظریات آقای خویی مورد سنجش قرار میگیرد. مبتنی بر فوائد وسائل الشیعة، استخراج روش ارزشگذاری روایات در نظام حدیث پژوهی شیخ حرّ میسر گردیده است.
ملخص الجهاز:
نقد گزارشهای برجامانده از متقدمین و تحلیل متأخرینی همچون شیخ حسن بن زین الدین عاملی-که ظاهرا نخستین کسی است که به تفاوتهای بنیادین حدیث پژوهی متقدمین و متأخرین اشاره کرده است- بیانگر این مطلب است که نظام ارزشگذاری شیعه در سنت حدیث پژوهی قدما بیش از آنکه به تحلیل سندی و رجالی حدیث وابسته باشد، به قرائن اطمینان آور بیرونی متکی بوده است؛ بنابراین میتوان گفت که از نگاه عالمان متقدم شیعه، وثاقت صدوری شایستگی لازم برای استناد را دارد.
ک: خویی، 1372: 1، 26) 5- شیخ طوسی نیز به صدور همهی روایات کافی باور نداشت و دلیل این مطلب آن است که وی روایاتی از کتاب کلینی نقل کرده و سپس در اسناد آنها مناقشه و احادیث را به ضعف متهم کرده است.
ک: خویی، 1372: 1، 28-31) 3-1-2-وجود مانع آیتالله خویی بیان میکند که برفرض شهادت کلینی به صحت همهی روایات کافی، گواهی او پذیرفته نیست؛ زیرا اگر منظور وی این باشد که احادیث مندرج در کافی به خودی خود دارای شرایط حجیتاند، این سخن باطل است؛ چون دربین احادیث کافی، روایاتی دیده میشود که مرسلند و یا درسلسله سند آنها راویان مجهول و ناقلان دروغگو، مانند ابوالبختری وجود دارد.
(حرعاملی، 1409: 30، 197-198) هر چند صاحب وسائل ذکر نکرده این بیان شیخ طوسی را که میگوید احادیثی که در دو کتابم گردآوردهام، برگرفته از اصول مورد اعتمادند از کجا نقل کرده است اما آیتالله خویی در کتاب خود متعرض این مطلب شده و مینویسد که عدهای برای اثبات صحت همهی احادیث تهذیب و استبصار به سخنی استناد جستهاند که محقق کاشانی در وافی به نقل از عدةالاصول آورده است.