خلاصة:
پذیرش خلافت در مقام مظهریت در ربوبیت از مهم ترین و اساسی ترین اهداف و فلسفه آفرینش انسان است. کسب کمالات اسمایی و بقا به صفات الهی در گفتارو کردار مهم ترین وظیفه انسان است. صراط مستقیم عبودیت راهی است که در سایه آن انسان با استمداد از تکامل علمی و عملی می تواند اسماء و صفات الهی سرشته در ذات خویش را فعلیت بخشیده و به مقام فنای اسمائی و صفاتی و افعالی که ازآن به « تاله» یاد می شود نائل گردد. این مقاله در آغاز نگاهی به مفهوم شناسی تاله دارد و ضمن اثبات احراز این مقام توسط انسان با توجه به لایه های وجودی او با سیری درمتون دینی و آثار حکما وعرفای متاله به تبیین چگونگی نیل به این درجه پرداخته است و به این نتیجه رسیده که تحلیل مقام تاله پیوندی عمیق با جهان بینی توحیدی دارد به طوری که کلید گشایش بسیاری از پیچیدگی های معرفتی فلسفه دین در محورهای اساسی مبدا شناختی ،معاد شناختی و راهنما شناختی؛ شناخت حقیقت انسان و رسالت او در عالم هستی است.
ملخص الجهاز:
این مقاله در آغاز نگاهی به مفهومشناسی تأله دارد و ضمن اثبات احراز این مقام توسط انسان با توجه به لایههای وجودی او با سیری درمتون دینی و آثار حکما وعرفای متأله به تبیین چگونگی نیل به این درجه پرداخته است و به این نتیجه رسیده که تحلیل مقام تأله پیوندی عمیق با جهانبینی توحیدی دارد به طوری که کلید گشایش بسیاری از پیچیدگیهای معرفتی فلسفه دین در محورهای اساسی مبدأ شناختی ،معاد شناختی و راهنما شناختی؛ شناخت حقیقت انسان و رسالت او در عالم هستی است تأله، عرفان، فنا، ربوبیت، عبودیت واژگان کلیدی: مقدمه بحرانهای معناشناختی و انحطاط اخلاقی ـ رفتاری در عصرتکنولوژی به انسان مدرنیته احساس تلخ رکود روحی را القا میکند این در حالی است که انسان موجودی است بینهایت که بالقوه جامع همه مراتب قلبی عقلی مثالی و حسی بوده و عوالم غیب و شهود در او منطوی است و استعداد و جامعیت پذیرش مقام تأله و مجلای کامل اسما و صفات الهی را داردو میتواند به اذن الهی و خلافت بر کائنات در آنها تصرف تکوینی نماید مباحث مرتبط با مقام تأله و مظهریت اسماء حق در طول تاریخ در تمام شاخههای اسلامی از جمله کلام تفسیر حدیث و به ویژه فلسفه و حکمت و عرفان حضور داشته و همواره توجه مشتاقان Email: bayat@yahoo.
همان گونه که قرآن ظاهری دارد و باطنی و هر باطنی حقایق دیگر حقیقت این عالم هم انسان کامل است (امام خمینی، 1423: 54)؛ «فیهم کرایم القرآن و هم کنوز الرحمن» (نهج البلاغه، خطبه 153).