خلاصة:
عدم تمرکز محلی از مهمترین فنون مدیریت نظامهای سیاسی بسیط و یکی از ابزارهای مهم برای مشارکت مردم در امور محلی بوده و عبارت است از اعطای شخصیت حقوقی به واحدها یا تقسیمات سرزمینی و شناسایی صلاحیت عام تصمیم گیری در امور محلی توسط شوراهای منتخب. اهمیت این اصل بهحدی است که برخی از قوانین اساسی مانند قانون اساسی فرانسه بر آن تاکید کردهاند. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به این اصل اشاره نشده است. نگاهی به نظام شوراهای اسلامی در ایران و مقایسهی آن با فرانسه نیز نشان میدهد با آنکه دو شورای شهر و روستا در ایران به طور مستقیم توسط مردم محل انتخاب میشود، واحدهای سرزمینی همچون شهر، شهرستان و استان فاقد شخصیت حقوقیاند و صلاحیت عام تصمیمگیری در امور محلی نیز ندارند. در نتیجه دو عنصر از عناصر سه گانهی عدم تمرکز محلی در نظام حقوقی ایران مورد پذیرش واقع نشده است. به همین سبب، به نظر میرسد شوراهای اسلامی جلوهای از اصل مشورت در اسلام هستند نه عدم تمرکز محلی؛ آنگونه که در حقوق اداری فرانسه وجود دارد. روش پژوهش حاضر تحلیلی- تطبیقی است.
Territorial decentralization as one of the most important techniques for the administration of unitary states and people's participation in local affairs consists of recognizing for local and geographical authorities with legal personality and general competence of decision-making for their elected councils in local affairs. The importance of this principle is to the extent that some Constitutions as the France emphasize on it. This isn’t referred in the Constitution of Iran. Examining the Constitution of Iran with comparison with that of France indicate that although the city and village councils are directly elected by the people، territorial units such as city، departments and province lack legal personality and general competence of decision-making in local affairs. Thus، two components of territorial decentralization are not accepted in the legal system of Iran. Therefore، it seems that the Islamic councils are the manifestation of the principle of Islamic consultation and not of the territorial decentralization as it exists in the administrative law of France. The research method is analytic-comparative.
ملخص الجهاز:
استادیار حقوق عمومی دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری، تهران، ایران دریافت: 15/3/1396 پذیرش: 20/6/1396 چکیده عدم تمرکز محلی از مهمترین فنون مدیریت نظامهای سیاسی بسیط و یکی از ابزارهای مهم برای مشارکت مردم در امور محلی بوده و عبارت است از اعطای شخصیت حقوقی به واحدها یا تقسیمات سرزمینی و شناسایی صلاحیت عام تصمیمگیری در امور محلی توسط شوراهای منتخب.
نگاهی به نظام شوراهای اسلامی در ایران و مقایسهی آن با فرانسه نیز نشان میدهد با آنکه دو شورای شهر و روستا در ایران بهطور مستقیم توسط مردم محل انتخاب میشود، واحدهای سرزمینی همچون شهر، شهرستان و استان فاقد شخصیت حقوقیاند و صلاحیت عام تصمیمگیری در امور محلی نیز ندارند.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز بهجای توجه به عدم تمرکز بهعنوان ابزاری برای تقسیم وظایف و اختیارات بین مرکز و محل، در اصل 7 و فصل هفتم صرفا به شوراهای اسلامی اعم از شوراهای روستا، بخش، محل، شهر، شهرستان، استان و شورای عالی استانها اشاره کرده که آن هم بهنظر میرسد بیشتر تحت تأثیر اندیشههای اسلامی بوده است.
بهعبارت دیگر، از آنجا که عدم تمرکز محلی بهعنوان یکی از شیوههای حکمرانی در قوانین اساسی مختلف جهان ذکر شده است و یکی از پایهایترین شیوهها برای ارتقای مشارکت شهروندان یک محل در امور عمومی مربوط تلقی میشود، نویسندگان حقوق اداری ایران با یکسانپنداری شوراهای اسلامی با عدم تمرکز محلی، به بررسی ابعاد حقوقی عدم تمرکز محلی در آثار خود پرداخته و شوراهای اداری و شهرداریها و دهیاریها را ذیل این عنوان بررسی کردهاند.