خلاصة:
این مقاله با هدف بررسی و نقد دیدگاه میلر درباره برنامه درسی معنوی براساس دیدگاه شهید مطهری انجام شد. برای این منظور آرای این دو اندیشمند درباره معنویت واکاوی شد. در بخش اول این مقاله، ویژگیهای معنویت در دیدگاه میلر و در بخش دوم ویژگیهای معنویت در دیدگاه شهید مطهری بررسی و تشریح شد و در بخش سوم نیز به نقد دیدگاه میلر درباره برنامه درسی معنوی براساس دیدگاه شهید مطهری پرداخته شد. نتایج آشکارگر دو نوع نگاه متفاوت نسبت به معنویت است: نگاه نخست معنویت اومانیستی که رویکردی غربی است و نگاه دوم معنویت الهی که رویکردی دینی و اسلامی است. معنویت از نگاه میلر ذیل نگاه نخست است، که ریشه در آموزههای مکتب اومانیستی دارد؛ ازاینرو انسان و ابعاد (نیازهای) دنیوی او هستۀ مرکزی و غایت آن را تشکیل میدهد که در پرتو گزینش رویکرد تلفیقی از آیینهای الهی و غیرالهی دسترسپذیر است؛ درحالیکه شهید مطهری با رد دیدگاه اومانیستی صاحبنظرانی همانند میلر، معنویت را امری فطری و الهی دانسته، که بر محوریت حق مبتنی است و جز با آموزههای الهی و دینی بهدست نمیآید؛ ازاینرو دستاندرکاران تعلیم و تربیت باید آگاه باشند که نه تنها رویکرد جدیدِ غرب درباره معنویت، از روی اشتباه و تصور نادرست، معنویتی ناب و حقیقی تلقی نشود، بلکه از پیامدها و آثار پیداوپنهانِ بهکارگیری این رویکرد بر مخاطبان نظام آموزشی نیز آشنایی داشته باشند.
ملخص الجهاز:
معنویت از نگاه میلر ذیل نگاه نخست است، که ریشه در آموزههای مکتب اومانیستی دارد؛ ازاینرو انسان و ابعاد (نیازهای) دنیوی او هستۀ مرکزی و غایت آن را تشکیل میدهد که در پرتو گزینش رویکرد تلفیقی از آیینهای الهی و غیرالهی دسترسپذیر است؛ درحالیکه شهید مطهری با رد دیدگاه اومانیستی صاحبنظرانی همانند میلر، معنویت را امری فطری و الهی دانسته، که بر محوریت حق مبتنی است و جز با آموزههای الهی و دینی بهدست نمیآید؛ ازاینرو دستاندرکاران تعلیم و تربیت باید آگاه باشند که نه تنها رویکرد جدیدِ غرب درباره معنویت، از روی اشتباه و تصور نادرست، معنویتی ناب و حقیقی تلقی نشود، بلکه از پیامدها و آثار پیداوپنهانِ بهکارگیری این رویکرد بر مخاطبان نظام آموزشی نیز آشنایی داشته باشند.
دغدغه میلر در اینباره و تلاش برای ایجاد برنامه درسی با نشاط و با روح آشکارا در گفتههای ایشان درکشدنی است: «با وارد کردن معنویت در آموزش و پرورش، ما کلاس درس خود را تبدیل به جایگاهی زنده و پرانرژی میکنیم» (میلر، 2000، ص12)؛ «با استقرار معنویت، ما زندگی را به درون کلاسها میبریم» (همان).
به دیگر سخن، درحالیکه میلر به دنبال مشکلات و دغدغههای بشری که امروزه نمود بیشتری در زندگی انسانها بهویژه در تعلیم و تربیت پیدا کرده است، به سوی معنویت میرود (معنویت التقاطی و کاذب، معنویتی که فاصلۀ زیادی با معنویت راستین دارد)؛ ولی شهید مطهری درجۀ نخست معنویت را نیاز ذاتی و قطعی بشر با توجه به فطرت او میداند؛ ازاینرو برای رسیدن انسان به تکامل به یقین باید در برنامههای تربیتی او گنجانده شود.