خلاصة:
به واسطه تفاوت در میزان تجربه و دانش اعضای حرفه حسابرسی،، به نظر میرسد شاغلان این حرفه درباره
نحوه برخورد؛ التزام و پاییندی به اصول اخلاقی حرفه خود اولا شناخت کافی و ثانا توافق کامل ندارند و همچنین
به نظر میرسد با تغییر در میزان تجربه و تحصیلات ایشان، بر میزان پراکندگی آرا و تشتّت آنان در این حوزه
افزوده میشود. بر این اساس، تحقیق جاری در پی حصول به این هدف است که در شرایط کنونی با توجه به تغییر
در شرایط فعالیت، حسابداران و حسابرسان تا چه اندازه از اصول اخلاق حرفهای خود آگاه بوده، به آن پایبند
هستند. برای رسیدن به اهداف تحقیق، شش فرضیه تحقیق بر مبنای نظری طراحی و تدوین شده است و با توجه به
ماهیت کیفی دادههای تحقیق، مناسبترین ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه تشخیص داده شد که برای این منظورن
، پرسشنامه حاوی سوالاتی درمورد برداشت پاسخدهندگان درباره وضعیت فعلی التزام به یازده عامل آیین رفتار
حرفهای در حرفه میان دو گروه عمده شامل شاغلان حرفه (حسابداران حسابرسان) و جامعه دانشگاهی (مدرسان
و دانشجویان مقاطع تکمیلی حسابداری) توزیع شد. بعد از جمعآوری آنها و آزمون فرضیهها با استفاده از آزمون t
و کروسکال والیس، نتایج حاکی از آن بود که تجرب، سطح تحصیلات و جنسیت پاسخدهندگان تاثیری بر درک
آنها از آسن رفتار حرفهای ندارد در عوض حسابرسان و حسابداران درک و برداشت مشابه با مجامع دانشگاهی
درباره دامنه التزام به آیین رفتار حرفهای دارند. بر این اساس، مدارکی در دست است که نشان میدهد با توجه به
میانگینهای به دست آمده، برعکس تصور اولیه اعضای جامعه بهطور نسبی درک قابل قبولی از آیین رفتار حرفهای
دارند.