خلاصة:
حماسه عاشورا الهامبخش نهضتهای آزادیبخش و رهاییگستر جهان است و میلیونها انسان آزاده در مبارزات خود، از آن الهام گرفتهاند و خواهند گرفت. در این قیام، اباعبدالله علیه السلام و اهلبیت ایشان با ایراد سخنرانی و احتجاج با مخالفان خود در اماکن مختلف، از جمله مدینه، مکه، ذوحسم و غیره، بشریت را در همة زمانها و مکانها مورد خطاب قرار دادند. مخاطبان ایشان واکنشهای متفاوتی را در برابر پیام جاودان عاشورا نشان دادند. هدف این مقال دستیابی به چگونگی تاثیرگذاری حماسة عاشورا در جامعة بشری است. روش این پژوهش گردآوری اطلاعات به صورت استنادی و به شیوة توصیفی ـ تحلیلی است. با بررسی واکنشهای مخاطبان ایشان در آن زمان و مخاطبان فرازمانی و فرامکانی ایشان در طول تاریخ، 9 واکنش مختلف در برابر این قیام شناسایی شده است که عبارتاند از: پذیرش حقانیت امام علیه السلام، اما خودداری از یاری ایشان؛ انکار حقانیت امام علیه السلام و جنگ با ایشان؛ پذیرش حقانیت امام علیه السلام، اما جنگ با ایشان؛ پذیرش حقانیت امام علیه السلام و اعلام آمادگی برای یاری ایشان؛ پذیرش حقانیت امام علیه السلام و یاری ایشان؛ عزاداری؛ پشیمانی و حسرت؛ اعتراض و قیام.
ملخص الجهاز:
بیشتر سپاهیان بنیامیه و شمربن ذیالجوشن سیدالشهداء( در روز عاشورا، خطاب به لشکریان بنیامیه، با استناد به حدیث نبوی: «هذان سیدا شباب أهل الجنة» (طبری، بیتا، ج 5، ص425) فضیلت و جایگاه خود را بیان کردند؛ اما سپاهیان منکر شنیدن این حدیث میشوند و وقتی که سیدالشهداء( چند شاهد را معرفی میکنند، آنها با این جمله که باید تسلیم ابنزیاد شوی، سخنان ایشان را نمیپذیرند (ابننما، 1318ق، ص25ـ26)؛ سپس شمر با متهم کردن امام( به نفاق، حقانیت آن حضرت را انکار میکند: «او خدا را (تنها) به زبان میپرستد» (طبری، بیتا، ج5، ص425).
بعد از اینکه امام( با اشاره به حدیث پیامبر( دربارة یزید و معاویه، بیعت با یزید را جایز نمیدانند، ابنعباس با نقل حدیث موردنظر آن حضرت، سخنان ایشان را تأیید میکند و یاری ایشان را مانند ادای نماز و زکات بر امت واجب میداند (خوارزمی، بیتا، ج1، ص191) و در ادامه، دشمنان و ظلمکنندگان به اباعبدالله( را با تطبیق آیات 54 سورة توبه و 142و143 سورة نساء بر آنها، منافق میداند و بهرغم نابیناییاش، آمادگی خود را برای یاری ایشان اعلام میکند: «به خدایی که جز او خدایی نیست، اگر با این شمشیرم در پیشروی تو چنان ضربه زنم که شمشیرم به تمامی خرد شود، یکصدم حق تو را نگزاردهام.
در روز عاشورا بعد از شهادت بیشتر یاران و اهلبیت امام(، آن حضرت یاری میطلبند و میفرمایند: «آیا فریادرسی نیست که ما را به خاطر خدا، یاری کند؟ آیا مدافعی نیست که از حرم پیامبر خدا( دفاع کند؟» (ابناعثم، 1391ق، ج5، ص185) حر با شنیدن این کلمات، مضطرب میشود و نزد عمربنسعد میرود و به او میگوید: «آیا دلایلی که حسین( در حقانیتش ذکر کرده، مانع جنگ نمیشود؟» ابنسعد در پاسخ، ضمن اعلام اکراه خود از این جنگ، میگوید: «برای اجرای دستور ابنزیاد با امام( میجنگد» (خوارزمی، بیتا، ج2، ص9).