ملخص الجهاز:
"ملکی مارتین12، که سابقا کشیش و نویسندهای یسوعی13 بود، از "دژ" (یا جام) سخن میگوید، و درباره آن چنین میآورد: یک خصیصه دژ همیشه مورد تأکید کسانی است که حقیقة آن را مشاهده میکنند و درباره آن گزارش میدهند؛ و آن اینکه دژ وامدار هیچ نژاد خاصی از انسانها، هیچ گروه خاصی از افراد، و هیچ مرد یا زن خاصی نیست؛ بلکه، مراد کل بشریت است و، به این اعتبار، به همه تعلق دارد ـ فردا و جمعا.
1 با توجه به این دیدار واقعا "جامع"، نظری بیفکنیم به اقوالی که، از کتابهای آموزگاران جهانی، درباره واقعیت نهایی [یا: حقیقة الحقایق [نقل شده است: دائویی که به بیان درآید دائوی جاودانه نیست؛ نامی که به تعریف تن دهد نام دگرگون ناشونده نیست.
2 حتی یونگ "در مقام تعریف" «خود» با مشکل مواجه میشود، زیرا این «خود» همان است که ما "همیشه هستیم"؛ همان "من حقیر"ی است که در همه جا حاضر و ناظر است؛ همان "من"ی است که به "عالم اشیاء" بیرون از خود مینگرد؛ و میتواند به درون خود نیز نظر افکند و ساحت باطنی افکار و احساسات را هم ببیند.
وی آنیما را بدین صورت وصف میکند: هر وقت که، در رؤیاها، کشف و شهودها، و تخیلات، ظاهر میشود شکل و صورت انسانی به خود میگیرد و، بدین طریق، نشان میدهد که عاملی که او مظهر آن است همه خصائص شاخص یک موجود مؤنث را داراست.
اشخاصی که «خود»شان را به فعلیت رسانده و شکوفا کردهاند، در این خاکدان، بمراتب کمشمارتر از آنند که ممکن است تصور شود (علیرغم همه سخنان سست و غلطاندازی که در حلقات و محافل "توان انسانی"36 درباره "خودشکوفایی" گفته میشود)."