خلاصة:
هدف این مقاله بررسی یک مدل سیاست مالی بهینه در حضور ناهمگنی عوامل در چارچوب یک مدل تعادل عمومی تصادفی پویا است. براین اساس، با حضور عوامل ناهمگن در این مدل محدودیتی به نام ترجیحات دولت ایجاد خواهد شد. نقش این ترجیحات و تمایل دولت به سمت قشر فقیر یا ثروتمند میتواند نتایج سیاستهای بهینه را در اقتصاد تغییر دهد. با استفاده از یک مدل تعادل عمومی تصادفی پویا بررسی نقش تمایل ترجیحات دولت بررسی شد. نتایج نشان داد در اینگونه مدلها نقش تامین مالی مخارج دولت از طریق مالیاتهای موجود در سیستم سیاستگذاری تا حدودی به تمایل ترجیحات دولت وابسته است. بر اساس نتایج، تفکیک ترجیحات و تمایل دولت نسبت به قشر فقیر و ثروتمند پیشنهاد میشود.
ملخص الجهاز:
نقش تمایل ترجیحات دولت در یک مدل سیاست مالی بهینه در حضور ناهمگنی عوامل در چارچوب تعادل عمومی تصادفی پویا حمیدرضا ایزدی<FootNote No="108" Text="استادیار اقتصاد دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار (نویسنده مسئول)، پست الکترونیکی: izadi@cmu.
نظر به اهمیت این موضوع، این مقاله به بررسی این مطلب میپردازد که در یک مدل با حضور نابرابری اجتماعی برای حداکثرسازی رفاه، مالیات چگونه تنظیم گردد؟ میزان رفاه مناسب با وجود نابرابری در جامعه چه میزان میباشد؟ ترجیحات دولت با حضور ناهمگنی در عوامل چه تأثیری بر روشهای تأمین مالی مخارج دولت دارد؟ برای پاسخ به سوالات اساسی فوق این مدل با استفاده از کالیبرهسازی یک مدل دو عاملی ادوار تجاری حقیقی<FootNote No="109" Text="Two-Agent Real Business Cycle Model"/> و بهینهسازی با حضور وزنهای متفاوت نابرابری اجتماعی به اندازهگیری رفاه میپردازد.
در اینجا با استفاده از مطالعات انجام گرفته تلاش میشود با توصیف مسأله خانوار و بنگاه، قواعد سیاستی موجود برای دولت و برنامهریزی در یک تعادل شرح داده شود و با توجه به سیاستهای مالی و نقش تمایل ترجیحات دولت در حضور ناهمگنی عوامل، یک مدل تعادل عمومی تصادفی پویا برای اقتصاد ایران نوشته و محاسبه شود.
بلانچارد<FootNote No="117" Text="Blanchard"/>(2009) در مقاله خود بیان میکند که هزینههای رفاه ناشی از نوسانات بر عوامل مختلف در یک اقتصاد ناهمگن متفاوت خواهد بود و بنابراین، مدلی شبیه مدل چاری و کریستیانو (1993) با حضور نابرابری عوامل برای یافتن چگونگی بهینهیابی نرخهای مالیات در طول ادوار تجاری معرفی میکند.