خلاصة:
دیوان بینالمللی دادگستری در رای اخیر خویش در ارتباط با پرونده حملات ایالات متحد به سکوهای نفتی، علیرغم تاکید بر این واقعیت که اقدام نظامی ایالات متحد در حمله به سکوهای نفتی در 19 اکتبر 1987 و 18 آوریل 1988 را نمیتوان «براساس اقدام ضروری برای حفاظت از منافع اساسی وفق ماده 20 پاراگراف 1 (د) معاهده 1955 مودت، روابط دوستانه و حقوق کنسولی بین ایران و آمریکا که در پرتو حقوق بینالملل توسل به زور تفسیر گردید، توجیه نمود»، از پذیرش ادعای جمهوری اسلامی ایران مبنی بر نقض تعهدات توسط آمریکا طبق ماده 10 پاراگراف 1 معاهده مذکور بوده و ضرورت جبران خسارت از سوی ایالات متحد خودداری نمود. در واکنش به یافتههای دیوان، در حالی که برخی از صاحبنظران مسائل حقوقی بینالمللی کشورمان معتقدند که صرف محکومیت اقدامات ایالات متحد و غیرقابل توجیه دانستن آنها از سوی دیوان نوعی دستاورد اخلاقی و غیررسمی برای ایران به شمار آمده که نیازمند صیانت و پاسداری است، برخی دیگر حکم مذکور را متاثر از انگیزههای سیاسی و غیرحقوقی دانسته و اعلام داشتهاند که دیوان به دلایل واهی از صدور حکم برای پرداخت غرامت به جمهوری اسلامی ایران خودداری کرده است. با عنایت به اینکه دیوان بینالمللی دادگستری در این رای بر غیرقانونی بودن عمل ایالات متحد طبق تعهداتش به موجب عهدنامه مودت در پرتوی حقوق بینالملل توسل به زور تاکید نموده، این سوال مطرح است که آیا از منظر حقوق بینالملل دیوان میتوانسته است راسا مبادرت به تصمیمگیری و اظهار نظر در خصوص مساله جبران خسارت نیز بنماید و چنانچه این امر ممکن نبوده است چه راهکار حقوقی به منظور اثر بخشی قانونی به این یافته دیوان وجود دارد؟ مقاله حاضر بر آن است که اجمالا به بررسی این موضوع بپردازد.
ملخص الجهاز:
٤ دراین ارتباط این سؤال مطرح است که آیا از منظر حقوق حا کم بر رسیدگیهای بین المللی ، با عنایت به اینکه دیوان بین المللی دادگستری در این رأی بر غیرقانونی بودن عمل ایالات متحد طبق تعهداتش به موجب عهدنامه مودت در پرتو حقوق بین الملل توسل به زور تأ کید نموده و این یافته خویش را در بخش اجرایی حکم (dispositif) نیز درج کرده است ، دیوان نمی توانسته که در خصوص مسأله جبران خسارت مبادرت به تصمیم گیری و اظهار نظر نماید و چنانچه این امر ممکن نبوده است چه راهکار حقوقی به منظور اثر بخشی قانونی به این یافته دیوان وجود دارد؟ به عبارت دیگر آیا جمهوری اسلامی ایران می تواند با تداوم جریان دادرسی از طریق ر اهکارهای حقوقی مقتضی از دیوان پرداخت غرامت توسط ایالات متحد را درخواست کند؟ در این زمینه مطمئنا این نگرانی مطرح خواهد بود که آیا اقدامات احتمالی متخذه در این راستا در صورت عدم موفقیت در دریافت خسارت چه آثار منفی بر دستاوردهای رأی نوامبر ٢٠٠٣ خواهد گذارد؟ لذا بررسی موضوع این مقاله مستلزم پرداختن به سؤالات ذیل می باشد: الف آیا مبنای حقوقی برای دیوان بین المللی دادگستری وجود داشته است که -Platforms Case",AALCOQuarterlyBulletin,1,2005,pp.
همانگونه که بیان گردید، در کنار مجموعه ای از ابهامات حقوقی ، این سؤال مطرح است که چگونه دیوان علیرغم تأ کید بر غیرقابل توجیه بودن عمل ایالات متحد در حمله به سکوهای نفتی جمهوری اسلامی ایران براساس حقوق بین الملل توسل به زور و معاهده مودت ١٩٥٥ از پرداختن به مسأله جبران خسارات وارده به کشورمان خودداری نموده است ؟ آیا براساس اصول و قواعد دادرسی بین المللی این اقدام دیوان موجه می باشد؟ در پاسخ باید بیان داشت که بطور کلی بر اساس رویه قضائی دیوان هرگونه 18 OilPlatforms case, para.