خلاصة:
گفتمان قدرت چنگیز در بستر اجتماعی و سیاسی خاصی صورتبندی شد که اگرچه مفصلبندی آن در سده هفتم هجری انجام شد، ریشههای آن را باید ماقبل حیات گفتمانی آن جستوجو کرد، یعنی در دوره سلجوقیان، بهویژه در حمله غزها به خراسان و دوره خوارزمشاهیان. در این جستار به بررسی چگونگی تکوین و چیرگی گفتمان قدرت چنگیز بربنیاد روایت جوینی در تاریخ جهانگشا میپردازیم. برای تحصیل این مهم از میان رهیافتهای مختلف، رویکرد گفتمان لاکلا و موف با توجه به مبانی و اصول آن کارآمدترین روش برای بررسی تکوین و تطور گفتمان است. از دیرباز، همواره ارتباط میان صاحبان قدرت با نویسندگان در کانون اهمیت بوده است. عطاملک جوینی نیز از این قاعده مستثنی نیست. جوینی در جایگاه ناظر و مورخ دربار مغول فجایع مغول را ثبت کرد، اما در این راه ناگزیر بود، در کنار بیان ددمنشیها، به دربار مغول نیز وفادار بماند. مسئله اصلی این است که جوینی در پرداخت شخصیت محوری متن، چنگیز، رفتاری متفاوت با دیگر مورخان بهویژه بیهقی در پیش گرفته است. کار اصلی مورخ انتخاب روایتی خاص از میان روایتهاست. روش روایتپردازی جوینی برای تثبیت معنای موردنظرش چه بوده است؟ آنچه از این تاریخ برمیآید قدرت بیبدیل چنگیز در مناطق تحت امر اوست که صدای متفاوتی از این رویداد هولناک از تاریخ جهانگشا به گوش میرسد. درنهایت، به این نتیجه میرسیم که طبق نظریه یادشده، متن تاریخ جهانگشا دارای یک نظام معنایی همسو است و این قابلیت در آن وجود دارد تا معنا در آن تثبیت شود. مجموعه این نظام هماهنگ برای تعدیل و توجیه خشونت ناشی از قدرت چنگیز پیش میرود.
ملخص الجهاز:
درنهایت ، به این نتیجـه می رسیم که طبق نظریه یادشده ، متن تاریخ جهانگشا دارای یک نظام معنایی هم سو است و این قابلیت در آن وجود دارد تا معنا در آن تثبیت شود.
میدان گفتمان مخزنی است برای نگه داری «مازاد معنـا»ی تولیدشـده بـه وسـیله عمل مفصل بندی ؛ یعنی طرد معناهایی کـه هـر نـشانه در سـایر گفتمـان هـا داشـته اسـت به وسیله یک گفتمان خاص به منظور خلق یک واحد معنایی (همان ، ٥٧).
اما موفقیت در این کار هیچ گاه کامل نیست ، چون معناهای ممکنـی کـه گفتمـان بـه میـدان گفتمان طرد می کند همواره ثابت بودن معنا را تهدید می کنند.
چنگیز گره گاه گفتمان قدرت تمامی تاریخ های مکتوب در یک نقطه اشتراک دارند و آن بی رحمـی چنگیـز و اقـدام او بـه قتل عام و تخریب شهرهای تحت تصرفش است .
بعد مرکزی در گفتمان قدرت چنگیز چنان که پیشتر گفتیم ، هدف اصلی نظریه گفتمان لاکلا و موف تثبیت معانی ازطریق گفتمـان است ، معانی ای که هرکدام درصورت مجموعه شدن حول یک گره گـاه مـی توانـد مفـصل بنـدی ایجاد کند.
وقتی گفتمان شـکل گرفت ، همه معانی از یک محور تبعیت می کند و معناهای دیگر خود را از دست مـی دهـد کـه در نظریه لاکلا و موف "طرد" نامیده می شود.
همه نشانه ها در مـتن بـا توجـه بـه گره گاه چنگیز معناهای خود را از دست می دهند و تقلیل معنایی به دست می آید تا معنـای واحد تثبیت شود، مثلا آیه قرآن دیگر صرف یک آیه نیست ، بلکه در شبکه ای قرار می گیـرد و در تشکیل بافت سهیم است .